بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز حوادث همسر سابق عامل قتلهای زنجیره ای گیلان، رازهای ناگفته را فاش کرد

     همسرسابق عامل قتل‌های سریالی زنان گیلانی که در۱۳ سالگی با این فرد پای سفره عقد نشسته و بعد از گذراندن چهارسال زندگی جهنمی از او جدا شده است است ضمن

    همسر سابق عامل قتلهای زنجیره ای گیلان، رازهای ناگفته را فاش کرد

    همسرسابق عامل قتل‌های سریالی زنان گیلانی که در۱۳ سالگی با این فرد پای سفره عقد نشسته و بعد از گذراندن چهارسال زندگی جهنمی از او جدا شده است است ضمن تشریح ویژگی‌های شخصیتی فرزاد، شرح تازه‌ای اززندگی یکسان با قاتل سریالی و خصوصیات این جنایتکاررا تشریح کرد.

    درباره عامل قتلهای زنجیره ای گیلان

    حالا ۱۰ سال و ۲ ماه از آخرین بار که صدای فرزاد را از پشت گوشی تلفن شنید می‌گذرد.آن روز که گفته بود جهت هر لحظه همسر و فرزند ۷ ماهه‌اش را ترک می‌کند. زمانی که فرزاد نامه‌ای جهت خداحافظی ازهمسروخانواده‌اش نوشت، با اینکه مدت‌ها از آن وقت گذشته، ولی زمانی که بعد ازدستگیری فرزاد واعتراف‌های هولناکش به قتل زنان، از پریچهر خواسته شد به اداره آگاهی برود و درصورت تمایل، همسر سابقش را ببیند وحشت و وحشت سراسر وجودش را فراگرفت. تمام سختی‌های چهار سال زندگی با فرزاد برایش زنده شد و تلاش او جهت فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته بی‌فایده ماند.آزارهای فرزاد و ستم‌هایی که در حق او و نوزادشان کرده بود حالا مثل یک فیلم سینمایی ازمقابل چشم‌هایش رژه می‌رفتند و او نمی‌دانست باید چه تصمیمی بگیرد. مرد جنایتکار را ملاقات کند یا….

    پریچهرکه حالا ۲۹ سال دارد، ۱۵ سال قبل، زمانی که فقط ۱۳ ساله بود با فرزاد ازدواج کرد. زن جوان از زندگی گذشته خود، علت طلاقش و خصوصیات مردی گفت که حالا به قتل سریالی ۷ زن اعتراف کرده است.

    همسر سابق عامل قتلهای زنجیره ای گیلان، رازهای ناگفته را فاش کرد

    با فرزاد چطور آشنا شدی؟

    آن وقت فرزاد در بندرعباس روی کشتی کار می‌کرد به همین خاطر جهت دیدن خانواده‌اش باید ازشهر ما عبور می‌کرد.ازطرف دیگر پدرم مغازه‌ای داشت که آن را به دوست فرزاد اجاره داده بود.او هم هر وقت که به خانه‌شان می‌رفت، سری هم به دوستش می‌زد. من هم غافل از دغدغه‌های زندگی در سن ۱۳ سالگی سرگرم درس خواندن در مدرسه بودم. تا اینکه یک روز در بازارمحلی که مسیر یکسان تردد من و فرزاد بود همدیگر را جهت نخستین بار دیدیم و همین دیدار آغازی جهت آشنایی ما والبته سیاه بختی‌ام شد. فرزاد که می‌گفت عاشقم شده، خیلی سریع به خواستگاری‌ام آمد. پدرم هم بعد ازکمی تحقیق گفت، پسری که جهت کسب روزی روی کشتی در گرمای بندرعباس کار می‌کند، آدم خوبی است و اگر دستش را بگیریم موفق می‌شود.ضمن اینکه وضع مالی پدرم خوب بود ومی‌توانست ازما بخوبی حمایت کند. البته پدرم در تحقیق از همسایه‌های محل زندگی فرزاد، اطلاعات خاصی درباره‌اش به‌دست نیاورد چراکه کسی او را بخوبی نمی‌شناخت.اما بالاخره با این ازدواج موافقت کردیم و من با مردی ۲۴ ساله که تا دوم راهنمایی درس خوانده بود نامزد کردم. نامزدی‌مان ۲۰ روز طول کشید ولی من درهمین مدت کوتاه به این نتیجه رسیدم که ازدواج دراین سن برایم خیلی سریع است.به همین خاطرمخالفتم با ازدواج را به پدرم و فرزاد اعلام کردم. ولی او بعد ازشنیدن جواب رد من آنقدر گریه و التماس کرد که بالاخره سر سفره عقد نشستم.

    بعد از ازدواج شما رفتید بندرعباس؟

    نه، پدرم دو تا منزل داشت و یکی از آنها را به ما داد تا زندگی کنیم. یک نیسان هم خرید وآن‌را داد به فرزاد تا برایش کار کند. آن وقت تمام مخارج زندگی ما را پدرم می‌داد و به اضافه تمام اینها درحدود ماهی ۵۰۰ هزار تومان هم به‌عنوان حقوق به فرزاد می‌داد. این ماجرا جهت سال ۸۱ بود؛ اوایل فرزاد خوب بود ولی همه چیزخیلی سریع عوض کردن کرد.

     همسرسابق عامل قتل‌های سریالی زنان گیلانی که در۱۳ سالگی با این فرد پای سفره عقد نشسته و بعد از گذراندن چهارسال زندگی جهنمی از او جدا شده است است ضمن

    چه تغییری؟

    شب‌ها به منزل نمی‌آمد، دست بزن داشت. بد اخلاق بود. بعد هم کم کم متوجه شدم که با زنان زیادی در ارتباط هست. تماس‌های مخفیانه فرزاد، حس کنجکاوی مرا برانگیخت تا اینکه متوجه شدم او به من خیانت می‌کند. در مدتی که با او زندگی می‌کردم زنی را ندیدم ولی صدای ۴ یا ۵ نفر از زنانی که با او درارتباط بودند را شنیدم و با آنها حرف زدم. بعدها دوستانش گفتند که فرزاد با زنان زیادی در ارتباط بوده هست. او حتی زمانی که مرا جهت وضع حمل به بیمارستان بردند، غیبش زد وناپدید شد که بعدها متوجه شدم با زنی به شهرستان فومن رفته بود و علت رها کردن من در بیمارستان هم همین بود.

    در برابر این رفتارهای شوهرسابق‌ات چه عکس‌العملی نشان می‌دادی؟

    هیچ ، البته چاره‌ای نداشتم، چون دلم می‌خواست زندگی کنم.هم به خاطر خودم وهم بچه‌ام. ولی فرزاد مرد زندگی نبود ودائم به دنبال هوسرانی‌هایش می‌رفت.

    چه شد که از او جدا شدی ؟

    ۵ اسفند سال ۸۵ من در منزل خواهرش که ساکن یکی از شهرهای گیلان است میهمان بودم. همان روز بود که فرزاد تلفنی تماس گرفت و گفت که مرا جهت هر لحظه ترک می‌کند و دیگر نمی‌خواهد با من زندگی کند. او گفت یک نامه در منزل گذاشته و همه چیز را در آن توضیح داده هست. اصلاً باورم نمی‌شد. از آنجا که فاصله من با منزل زیاد بود، با پدرم تماس گرفتم و از او خواستم به منزل برود که اوهم نامه را پیداکرد.

    همسر سابق عامل قتلهای زنجیره ای گیلان، رازهای ناگفته را فاش کرد

    داخل نامه چه نوشته بود؟

    نامه را هنوز دارم، مضمون نامه انتقامگیری از افرادی بود که ظاهراً به او بد کرده بودند و اینکه بعد از انتقام گرفتن خودش را معرفی کرده یا خودکشی می‌کند. و اینکه رفتن او به خاطر پرسشها با همسرش نبوده است.

    بعد از رفتن فرزاد به دنبالش نرفتید؟

    به دنبالش رفتم، ولی خانواده‌اش گفتند از او خبری ندارند. به تلفن همراهش هم که زنگ زدم یک زن جواب داد و خیلی علنی کاری کرد که دیگر با او تماس نگیرم.

     همسرسابق عامل قتل‌های سریالی زنان گیلانی که در۱۳ سالگی با این فرد پای سفره عقد نشسته و بعد از گذراندن چهارسال زندگی جهنمی از او جدا شده است است ضمن

    چطور از او جدا شدید؟

    دو سالی طول کشید تا توانستم به صورت غیابی و طبق حکم دادگاه طلاقم را بگیرم. او حتی جهت دیدن بچه‌اش هم نیامد. جهت گرفتن حضانت دخترم حتی چندین بار در روزنامه‌ها آگهی چاپ کردیم و چون خبری از او نشد، حضانت او را هم به صورت غیابی گرفتم.

    ازنظرشخصیتی چه خصوصیاتی داشت؟

    مردی تودار و درون ریز و درعین حال خائن. اگر دستش رو می‌شد جنجال به پا می‌کرد.

    همسر سابق عامل قتلهای زنجیره ای گیلان، رازهای ناگفته را فاش کرد

    چطور متوجه شدی که فرزاد مرتکب قتل‌های سریالی شده است است؟

    اواخر فروردین بود که یکی از اقوامش با من تماس گرفت و این ماجرا را فاش کرد.اول که این خبررا شنیدم باور نکردم و شوکه شدم. ولی خیلی سریع شایعه‌اش در تمام شهر پیچید و بعد از آن هم در کانال‌های تلگرامی و اینترنت ماجرای قتل‌ها را خواندم.تا اینکه روزپنجشنبه، از اداره آگاهی تماس گرفتند وازمن درخواست کردند به آنجا بروم.بعد هم در رابطه با فرزاد و گذشته‌اش سؤالاتی مطرح شد که جواب‌های مورد نیاز را دادم.

    دراداره آگاهی او را ندیدید؟

    راستش را بخواهید تمام گذشته وحشتناک زندگی با اومثل یک فیلم از جلوی چشم‌هایم گذشت. تازه آن موقع بود که متوجه شدم تلاش چندین ساله‌ام جهت فراموش کردن آنچه به سر من و بچه‌ام آمده بی‌فایده بوده هست. از من خواسته شد که او را ببینم ولی خودم قبول نکردم. ولی از زمانی که به منزل آمده‌ام تا الان در جدال با خودم هستم.

    چه جدالی؟

    می‌ترسم سؤالاتی که در دلم است تا آخر عمر با من باشد. او انگشت تهمتش را به سمت من دراز کرده هست. جهت همین دوست دارم از او بپرسم که من عامل این کار بودم یا خودت. تو خجالت نمی‌کشی چنین حرف‌هایی را می زنی. فرزاد اول مرا وبعد هم بچه‌ام را کشت. درحقیقت نخستین قربانیان قتل‌های او ما بودیم هرچند که به ظاهرزنده‌ایم. آن وقت من یک فرزند بودم و کاری که فرزاد کرد آینده من ودخترم را تباه کرد. از طرفی می‌ترسم او را ببینم، می‌ترسم دیدارمان هرگز از ذهنم پاک نشود و نتوانم صورت او و اتفاقاتی که در این دیدار می‌افتد را فراموش کنم.

    آیا می‌دانی انگیزه‌اش از این جنایت‌ها چه بوده است؟

    می گوید که زن‌ها را به خاطر من کشته است.ولی آن موقع من ۱۳ سالم بود. حتی بلد نبودم کنار خیابان بایستم و ماشین بگیرم. ضمن اینکه اگر فرزاد بعد از جدایی زندگی خوبی را در پیش می‌گرفت می‌گفتم شاید من در این ماجرا و رفتن ناگهانی‌اش مقصر بوده‌ام. ولی اوضاع او هر روز بدتر می‌شد. این سؤال هم مطرح است که اگر به خاطر من دست به جنایت زده آیا از زن صیغه‌ای‌اش انتقام نگرفته و با او چندین سال زندگی کرده است.

    از زمانی که این ماجرا برملا شده است هست، هیچ وقت به این عنوان فکر نمی‌کنی شاید تو هم می‌توانستی یکی از قربانیان این جنایات باشی؟

    راستش آخرهای زندگی‌مان که از رفتارهای بدش گلایه‌مند بودم تهدیدم می‌کرد. آن وقت خانه‌ای در حال ساخت داشتیم و هر لحظه می‌گفت اگر با من و کارهایم مخالفت کنی تو را می‌کشم و می‌اندازم داخل چاه. من هم حرف‌هایش را به شوخی می‌گرفتم ولی فرزاد آدمی عصبی بود و می‌توانست این کار را انجام دهد.چراکه این را بعد ازچند سال زندگی با او دریافته بودم!

    آیا فکر می‌کردید که همسر سابقتان، قاتل سریالی باشد؟

    آن وقت فکر نمی‌کردم که او قاتل انسان‌ها باشد ولی مطمئن بودم که قاتل من و بچه‌ام هست. با کاری که کرد هم من مُردم و هم فرزندم.با اینکه سال‌هاست طلاق گرفته‌ام ولی اطرافیانم بارها پرسیده‌اند که آیا ازدواج نمی‌کنم؟! پاسخ من هم این بوده که پدر بچه‌ام جهت دخترش پدری نکرد چطور از یک غریبه انتظار پدری داشته باشم .

    نامه خداحافظی فرزاد از همسر وفرزندش

    اینجانب فرزاد… فرزند… مورخ ۵/۱۲/۸۵ تصمیم گرفتم تمامی کسانی که به نحوی در ویران کردن زندگی من به نوعی نقش داشته و الان دارند خودشان راحت و بدون دردسر زندگی می‌کنند همان کاری را با آنها بکنم که آنها با من کردند و بعد خودم را معرفی خواهم کرد یا خودکشی خواهم کرد.این چند خط را نوشتم که بعد از این وقایع خانواده من فکر نکنند که به خاطر پرسشها با زن خودم بوده است فقط به خاطر ندانم کاری و اعتماد بیش از حد به دیگران بوده هست. الان چون که من به مسئله برخوردم کسانی که از من چک به صورت امانت گرفته بودن چون خودشان چک نداشتن از من گرفتن به خاطر حل کردن مسئله ارزش آنها هم چک ها را آوردن و می‌گویند که من باید پرداخت کنم لذا چون اوضاع مالی من بد جوری به خاطر خرج منزل خراب شده است است هر کی هر چیزی که بگوید او راست می‌گوید و تو دروغ. البته این نحوه فکر او به خاطر این به وجود آمده است چون قبلاً با او راست نبودم به خاطر اینکه راست هم می‌گفتم قسم می‌خوردم می‌گفت تو دروغ می‌گویی همین باعث شد نحوه فکرش نسبت به من عوض شود من هم دیگر خسته شدم دردم به استخوانم رسیده است چاره‌ای دیگر ندارم از همه کسانی که به نحوی آنها را اذیت کردم معذرت می‌خوام. امیدوارم مرا ببخشند و حلالم کنند بخصوص همسرم… خیلی اذیتش کردم خدا هم مرا ببخشد. چون زندگی را او می‌دهد او هم باید جان بگیرد. بعداً در یک کاغذ دیگر بدهکاری خودم را می‌نویسم و در صندوق پست می‌اندازم.مواظب دخترم هم باشید و امیدوارم که او هم مرا ببخشد.بخاطر اینکه با زندگی او و مادرش بازی کردم. من آدم بسیار حیوان و آشغالی هستم و از حد و مرز گذشته ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه روز سه‌شنبه…….. مورخ ۵/۱۲/۸۵/ فرزاد…

    منبع: روزنامه ایران

    واژه های کلیدی: زندگی | سریالی | ازدواج | ماجرای قتل | قاتل سریالی | خبر | حوادث |

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار