بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اخبار سیاسی و اجتماعی احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم ، محسن رفیق دوست

    محسن رفیق دوست: احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم/ اگر در بنیاد مانده بودم بزرگراه پایتخت کشور عزیزمان ایران شمال

    احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم ، محسن رفیق دوست

    محسن رفیق دوست: احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم

    عبارات مهم : اسلامی

    محسن رفیق دوست: احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم/ اگر در بنیاد مانده بودم بزرگراه پایتخت کشور عزیزمان ایران شمال سال ها پیش تمام شده است بود/ به خاطر جنگ و مشکلات، برخورد فرهنگی را بلد نیستیم/ حجاب حداقلی باید در جامعه رعایت شود/ شهید تهرانی مقدم من را پدر صنعت موشکی دانست

    در بنیاد هم که بودم هشت کارتن پرونده جهت من درست شده است بود.

    “محسن رفیق دوست” در گفتگویی راجع به پرسشها متفاوت روز سخن گفت.

    احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم ، محسن رفیق دوست

    رفیق دوست که خاطره رانندگی او در خودروی بلیزر حامل امام خمینی از فرودگاه تا بهشت زهرا در یادها مانده است همچنان گفته های جذابی از دهه های اول حیات جمهوری اسلامی دارد. زمانی که او در دو سمت کلیدی وزیر سپاه و مدیر بنیاد جانبازان و مستضعفان حضور داشت.

    رفیق دوست در این مصاحبه به شدت علیه احمدی نژاد و ۸ سال ریاست جمهوری او موضع گیری کرد از خاطرات اوایل انقلاب و سال های وزارت سپاه صحبت و به استناد سخنان امام خمینی از اقتصاد آزاد دفاع کرد. او همچنین گفت که به گواهی شهید تهرانی مقدم، در دوره ای که او وزیر سپاه بود نخستین موشک در کشور عزیزمان ایران ساخته شد.

    محسن رفیق دوست: احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم/ اگر در بنیاد مانده بودم بزرگراه پایتخت کشور عزیزمان ایران شمال

    او کوچک شدن دولت و آزاد گذاشتن مردم در امور اقتصادی را راهگشای پرسشها کشور می داند و در حوزه اجتماعی اعتقاد است کشور عزیزمان ایران به باعث درگیری درجنگ و پرسشها بعد ازآن از امور فرهنگی عقب، مانده است و …

    در زیر بخشی از گفتگوی خبرنگار عصرایران با محسن رفیق دوست را می خوانید:

    * آقای رفیق دوست، پیامبر هنگام فتح مکه به ابوسفیان و دیگران امان دادند و صرفاً از مناصب حکومتی خلعشان کردند، آیا حضرت امام در زمانی که انقلاب را به آخر رساندند و حکومت اسلامی را برقرار کردند، با سلطنت پهلوی چنین برخوردی نداشتند؟

    – این قیاس مع الفارق هست. آن وقت که پیامبر مکه را فتح کردند و منزل ابوسفیان را منزل امن قراردادند یک جنگی بود و پیامبر احساس می کرد پایه های حکومتش باید مستحکم شود. امروز ما که شیعه هستیم براساس روایات و سفارشات معصومان ابوسفیان را لعن می کنیم، این همان ابوسفیان است که پیامبر منزل اش را محلی جهت امنیت قرار داد. ولی مبارزه انقلاب، امام اعلام کرد که من با حکومت فاسدی که خلاف قانون عمل می کند مبارزه می کنم. پیامبر گفت با هرکس که غیرمسلمان باشد مقابله می کنم. کفار مکه زمانی که پیامبر فاتح شد تسلیم شدند و به ظاهر اسلام آورند. ولی در برابر امام حکومت شاه تسلیم نشد و تا آخرین لحظات مقابله کردند تا به تسلیم کشانده شدند.

    احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم ، محسن رفیق دوست

    شما ببینید که یک نظامی در کشور عزیزمان ایران بود که پنجمین قدرت نظامی غیراتمی دنیا بود و طرف مقابلش یک ملت دست خالی بود لذا امام به حق حکومت پهلوی را ساقط کرد. جهت متوجه شدن این مطلب خاطرات مادر فرح، فریده دیبا را بخوانید یا کتاب انصاری درمورد رضا پهلوی را بخوانید و کتابی که مادر محمد رضا درمورد شوهرش و پسرش نوشته بخوانید.

    همسر رضاشاه در خاطراتش می نویسد که “رضاشاه هیچ اعتقادی به دین و دینداری نداشت ولی جهت رسیدن به قدرت از دسته های سینه زنی حمایت کرد و بعد از رسیدن به قدرت با هیات مذهبی و دسته جات و هرچه مظهر اسلام بود ، مبارزه کرد”. خیلی ها هم از خاندان پهلوی در کشور عزیزمان ایران ماندند و کسی کاری به آنها نداشت. علی پهلوی یا علی اسلامی پسر رضا شاه بود که به تازگی فوت کرد و خیلی هم شبیه شاه بود. بنده از جنس مهم آن حکومت اطلاع داشتم چه در مبارزات چه در زندان جنس حکومت پهلوی را می شناختم لذا به گونه ای بود که هیچ راهی جز ریشه کن کردن آن وجود نداشت.

    محسن رفیق دوست: احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم/ اگر در بنیاد مانده بودم بزرگراه پایتخت کشور عزیزمان ایران شمال

    * بروز بعضی اختلافات در میان جریان های انقلاب را شاهد هستیم. یک وحدت و وفاق جهت پیشبرد اهداف کشور دیده نمی شود. علت نبود این وفاق ملی در مدیریت اجرایی کشور چیست؟

    – ما باید یک نگاه به عقب داشته باشیم. حضرت امام ۱۵ سال یک هدفی را دنبال کردند و هنگامی که موعد آن رسید با سه شعار “استقلال ، آزادی، جمهوری اسلامی” انقلاب را پیروز کرد. در حوزه “استقلال و آزادی” نشانه امام تامین شد ولی در مورد “جمهوری اسلامی” با پرسشها فراوانی مواجه شده است ایم. در کشور وجود چند صدایی ایرادی ندارد ولی اگر همه صداهایی که معتقدند در اجرا و روش، راه بهتری دارند نگاهشان به یک نقطه باشد و بپذیرند که سیاست های کلی نظام آنجا تعیین می شود، مسئله حل خواهد شد.

    احمدی نژاد و جریانش به دنبال غصب حکومت هستند/ احمدی نژاد را از ابتدا قبول نداشتم ، محسن رفیق دوست

    اخیراً دیدیدم که مدیر جمهور اعلام کرد که اگر قرار است کسی از طرف مردم حرف بزند آن شخص من هستم، بعد عده ای دیگر گفتند که خیر شما در بخشی از پرسشها مملکت نماینده مردم هستید و وکلای مجلس و دیگر افراد نیز نماینده مردم تلقی می شوند. علت تمام این پرسشها این است که حکومت واقعی ولایت فقیه را آنطور که باید، یا هضم نکرده اند و یا دقیقا به آن عمل نمی کنند. اگر همه جناح های سیاسی چه اصلاح طلب و چه اصولگرا نگاهشان به سیاست های کلی نظام که رهبری تنظیم می کنند معطوف باشد، دیگر مشکلاتی از این دست نخواهیم نداشت و وفاق ایجاد خواهد شد.

    همچنین شاهد بروز هنجارشکنی هایی از سوی جریان احمدی نژادی هستیم. من درمورد احمدی نژاد بسیار عریان و صریح صحبت می کنم. بنده ایشان را از ابتدا قبول نداشتم آیا که احمدی نژاد اساسا دنبال چیز دیگری هست. همه کارهایی هم که در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خود کرد جهت این بود که بتواند “حکومت را قبضه کند نه دولت را”. باند احمدی نژادی ها درپی قبضه حکومت هستند. بنده آنها را جریان سالمی نمی دانم و اعتقاد دارم نظام به خاطر مصالحی دیگر تا کنون آنها را تحمل کرده اند.

    به عنوان مثال بعضی می گویند آیا حضرت آقا، احمدی نژاد را در مجمع تشخیص مصلحت قرار داده هست. من دراین حوزه صرفا به عنوان یک مقلد عمل خواهم کرد ولی براین اعتقادم که ایشان در این برهه مصلحتی را اندیشیده اند که احمدی نژاد را در این مکان قرار داده اند، نه اینکه احمدی نژاد آدم موجهی هست. ایشان هشت سال مدیر جمهور بوده، شاید نظراتش در مجمع به کار مصلحت اندیشان نظام بخورد(این نظر شخصی من است).

    اما تمام کارهایی که ایشان در هشت سالش انجام داد، کارهایی بود که در ظاهر عامه پسند ولی در باطن به ضرر ملت و کشور بود که معروفترین این کارها هدفمندی یارانه هاست. دوازده سال پیش ماهی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان به مردم می دادند امروز این مبلغ چقدر جهت مردم ارزش ریالی دارد که دولت حتی امروز جهت پرداخت آن با مسئله مواجه است.

    شما باید هر لحظه عملکردها را مقایسه کنید. آقای هاشمی در هشت سال دولتش ۱۳۸ میلیارد دلار، آقای خاتمی ۱۷۹ میلیارد دلار و آقای احمدی نژاد ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد داشته اند. به خدا و انبیا قسم می دهم که یک گروه کارشناسی جمع شوند و بررسی کنند ببینند آقای هاشمی با آن مبلغ چه کرد آقای خاتمی چه دستاوردی داشت و در دوران احمدی نژاد ۷۰۰ میلیارد دلار خرج چه شد و چه کردند در این مملکت؟! این پول را به باد دادند و جهت آینده مملکت پرسشها فراوان درست کردند. لذا با این جریان فکری منحرف باید مقابله شود و نباید در آینده کشور عزیزمان ایران اسلامی محلی از اعراب داشته باشند.

    من اعتقاد دارم به زودی نظام با احمدی نژاد برخورد قاطع خواهد داشت چون آبروی نظام اولویت بیشتری نسبت به اشخاص دارد. باید جهت مردم و دنیا مشخص شود که آبروی و مصلحت نظام بر افراد اولویت دارند. حال می بینیم که یکی از یاران ایشان را زندان کردند و جرائمی جهت وی مشخص کردند لذا به زودی نوبت به ایشان هم خواهد رسید و برخورد خواهد شد.

    * اینکه ما به صورت اپیدمی تمام پرسشها کشور را به خارج از کشور مرتبط می دانیم، آیا این عنوان به منزله ضعف ما در مواجهه با پرسشها تلقی نمی شود؟

    این دو مسئله متفاوت هست. ما در دی ماه شاهد اعتراضاتی بودیم که بخشی از آن مردمی بودند که به وضع معیشت و پرسشها دیگر همچون موسسات مالی اعتراض داشتند. ولی در سوی دیگر، بلافاصله بعد از آن یک اغتشاشاتی شروع شد که بر اساس بررسی مراکز رسمی و مجاز جمعیتی در حدود ۵۰ هزار نفر بودند و این طور عمل می شد که به عنوان مثال یک گروهی امروز به رودهن می رفتند و فراد همان ها براساس فیلم هایی که ضبط شده است به بومهن می رفتند و روز سوم به پردیس، شلوغ کاری می کردند و به اموال عمومی آسیب می زدند، اغتشاش به راه می انداختند.

    در بخش اول اعتراضات هیچ دست خارجی در کار نبود و امروز نظام در صدد این است که راهکارهای مناسب جهت حق اعتراض مردم را فراهم کند. البته من اعتقاد دارم که باید مسئله مردم حل شود و اصلا نباید گذاشت که کار به اعتراض کشیده شود. یک آنفلوانزای مرغی در کشور ما می آید و مرغ ها تلف می شود، ولی این که عامل سخت و مشکلی نیست که نتوان کنترلش کرد. مسئله را رها کردند و کار به جایی رسید که تخم مرغ قیمتش سربه فلک گذاشت و تبدیل به یک مسئله ملی شد و مردم فقیر دیگر تخم مرغ هم نمی توانستند بخرند. ایا واردات به موقع کارسختی است؟ آیا باید گذاشت چنین مسئله راحت ای تبدیل به اعتراض شود.

    اما براساس تحقیقاتی که من در مطالب و رسانه ها دارم اعتقاد دارم در اغتشاشاتی همچون ۸۸ که دختر دیک چنی به دبی عزیمت می کند و بسیاری از افراد با وی تماس می گیرند و پول می گیرند و هنگامی که دستگیر شدند به این امر اقرار کردند، مشخص است که دست بیگانه در کار است.

    بعد از سال ۸۸ نتانیاهو اعلام کرد با این سیستم مبارزه امکان غلبه بر کشور عزیزمان ایران نیست و باید از طریق رسانه و اینترنت وارد شد. اینترنت در کشور ما به سرعت اخلاق را نابود می کند و فساد را به شدت اوج می برد. سن ازدواج را به ۴۰ سال می رساند و تمام اینها عامل خارجی دارد.

    * اقتصاد ما به پرسشها سیاست گره خورده هست. با توجه به تحریم ها و برجام و پرونده هسته ای آینده اقتصاد کشور را چگونه می بینید و ایا اصلا اقتصاد ما با مسائلی همچون برجام حل خواهد شد؟

    من به عنوان یک فرد عادی که در تامین یک مورد نیاز مملکت مشغول بودم این مطلب را عنوان می کنم. هنگامی که که جنگ شروع شد ما مطالعه کردیم و متوجه شدیم که به خاطر وجود و هویت انقلاب اسلامی هیچگاه دنیا به ما کمک نظامی نخواهد کرد. لذا از اول جنگ تصمیم گرفتیم که دفاع را خودکفا کنیم. من در این مسیر خیلی تلاش کردم و اجر آن را از خدا خواهم خواست. هنر من این بود که آن وقت انبوه جوانان مومن را جمع آوری کردم. در آن وقت فرزند های جنگ به من می گفتند که ما موشک تاو می خواهیم. و هیچ کجای دنیا این موشک را به ما نمی فروختند. ما این جسارت را به خرج دادیم و با اتکا به توان جوانان شروع کردیم به ساخت موشک. شهید حسن تهرانی مقدم که پدرموشکی کشور عزیزمان ایران آشنا می شود، هشت ماه قبل شهادتش به دفتر من آمد و تابلوی یادبودی به دیوار دفتر من راه اندازی کرد که در آن مرا پدر و بنیانگذار صنعت موشکی کشور خوانده است.

    سال گذشته نیز سی و پنجمین سالگرد شروع به ساخت موشک تاو را در صنایع دفاع مراسم خوش حالی گرفتند و بنده را دعوت کردند. انجا که رفتم دیدم آن موشکی که من بنیانگذاری ساختش را انجام دادم یک مدل راحت و پیش پا افتاده است و امروز فرزند های ما موشک هایی ساخته اند که ما نمی دانیم آیا امریکا مدل و مثل آن را دارد یا خیر.

    در جنگ ۳۳ روزه موشک های ما بود که اسرائیل و تانک مرکابا را از پای دراورد لذا هنگامی که مطمن شدیم که در هیچ زمینه به ما کمک نمی کنند تصمیم گرفتیم در تمام عرصه های نظامی خودکفا شویم و امروز حتی از مواد اولیه هم خودکفاییم. حال می بینیم که به لحاظ دفاعی درچه سطح بالایی قرار داریم.

    ۱۸ سال پیش حضرت آقا به جوانان گفتند به دنبال تولید علم بروید و سفارش و کمک های خاص ای نیز به این مسئله صورت گرفت. در آن سال رتبه علمی ما ۱۴۳ بود و امروز ۱۴ است و البته دوسالی است که درجا می زنیم و این مسئله قابل تامل هست. این موفقیت زمانی حاصل شد که دولت در آن نقشی نداشت. تولید علم مجوز نمی خواست و نیازی به تایید این و آن نداشت.

    اما درمورد برجام باید مسائلی را مطرح کنم. قبل برجام تحریم ها برعلیه ما تا اندازه ای موثر بود چون نگاه ما به خارج بود. اگر اقتصادیون مملکت ما همچون نظامیان که در وقت جنگ ترساندن و تحریم را به وقت تبدیل کردند با اتکا بر دانشجویان و جوانان به سمت برطرف نیازهای صنعتی، کشاورزی و اقتصادی می رفتند ما دچار وابستگی نمی شدیم.

    اگر دولت مردم را در کسب و کار آزاد بگذارند این مسئله برطرف می شود. راهکار این است که دولت یک قانون تدوین کند و در آن سه مولفه آب، خاک و هوا را محدودیت و خط قرمز قرار دهند و مشاغل را موظف کند که از آن تخطی نکنند. نه اینکه اگر کسی بخواهد یک کارگاه تولیدی یا کارخانه راه بیندازد از ده ها شرکت و نهاد مجوز بخواهد و شش سال جهت اخذ این مجوزات گرفتار شود و درآخر نیز میزان سرمایه اولیه آن از بین برود یا عنوان تجارتش از اولویت خارج گردد. طرف ۱۰ هکتار زمینش را یونجه می کارد، قصد دارد یک هکتار آن را آغل بسازد و دامپروری کند باید از ۱۹ جا مجوز بگیرد و اخر هم به او اجازه نمی دهند!

    خاطره ای از حضرت امام(ره) نقل کنم که مرتبط با این عنوان هست. اوایل وزارت من بود و مطلبی با عنوان دولت و ملت مطرح بود که چه اموری دست مردم باشد و یا چه اموری را دولت کنترل کند. ۱۹ وزیر بودیم که ۹ تا مخالف و ۹ تا موافق بودند و من هم رای نمی دادم و گفتم که هفته بعد رای خود را اعلام خواهم کرد. از همانجا رفتم جماران خدمت حضرت امام و عنوان را شرح دادم و مدام سئوال پرسیدم، نهایتا امام یک جمله فرمودند:«گفتند آقا زندگی مردم را دست کارمند ندهید»! . حالا اقتصاددانان این جمله را تفسیر کنند. اگر دولت نقش کنترل کننده و برنامه ریز داشته باشد، مردم خودشان می توانند مشاغل و نیازهای کشور را ساماندهی کنند.

    من با ماهتیرمحمد دیدار کردم و از ایشان پرسیدم که راه پیشرفت شما چگونه بود. “گفت من ۲۰ میلیارد دلار سرمایه داشتم و ۴۰ میلیارد دلار وام گرفتم و استقراض کردم و همه این مبلغ را کارخانه با کیفیت ساختم. این کارخانه ها مالیات نمی دادند، همان وقت گروهی را جهت شناسایی مدیران و افراد ماهر در حوزه مدیریت صنعتی مامور کردم. این کارخانه ها را با تمام امکانات و کارگران به این افراد سپردم و گفتم هیچ پولی مورد نیاز نیست بدهید فقط تا هفت سال شما برنامه دارید که تولید را زیاد کردن دهید، کمیت و کیفیت را ارتقا دهید ، کارگران را حفظ کنید. این کار را انجام دادند و به سود رسیدند و بعد از یک سال و نیم این کارخانه ها هرکدام ۳۰ درصد مالیات به دولت دادند. این مدل را من در بنیاد پیاده کردم و جواب هم داد.

    * آیا در عمر ۴۰ ساله انقلاب نمی توانیم این الگوها را پیاده و اجرایی کنیم و صرفاً در حد کلام وعده و وعید می دهیم و در برابر مدام شاهد زیاد کردن تخلفات و فساد در بدنه اجرایی حکومت هستیم؟

    اصولا فساد، ارتشا و اختلاس مشخصه اقتصاد دولتی است ولی اگر اقتصاد شخصی باشد رشوه و اختلاس معنا ندارد آیا که کارآفرین و کارگر بودجه باد آورده ای ندارند که نسبت به آن تعدی کنند. ما سال گذشته با جمعی از مقامات خدمت حضرت آقا رسیدیم و این سئوال مطرح شد که آیا ما نمی توانیم در این مسیر موفق شویم. من آنجا به حضرت آقا عرض کردم شما گفته اید که “من انقلابیم” این مفهوم و معنا را به وجود جامعه تزریق کنید تا همه وزرا انقلابی شوند.

    مثالی بزنم، زمانی که امام از دنیا رفتند، بحث ساخت حسینیه حضرت امام خمینی که امروزه سخنان و دیدارهای رهبری درآن برگزار می شود مطرح شد. ما آن وقت زمین فوتبال ریاست جمهوری را به این منظور تخصیص داده شده است دادیم. بعد از چند ماه به ما گفتند که این کار هنوز در مرحله تعیین نقشه باقی مانده است! من هم ۵ مهندس را به همراه ۲۰ معمار و ۱۰۰ کارگر را جمع کردم و لباس سربازی پوشیدم و به آنجا رفتم و ظرف ۶۱ روز انجا را ساختم.

    یک کارخانه ای است به نام کارخانه شهید باقری که درآن گلوله کاتیوشا می سازیم، این کارخانه را من با کمک همکاران انقلابی ظرف ۱۵۳ روز ساختم. جهت اینکه من انقلابی بودم و انقلابی عمل می کردم. اکثر مسئولین هنگامی که میخواستیم کاری و یا چیزی را خودمان تولید و انجام دهیم، مدام می گفتند چه جوری و چطور؟ زمانی که من مدیر بنیاد بودم خدا رحمت کند آقای کازرونی وزیر مسکن بودند. من به ایشان گفتم یک پروژه ای است به نام آتی ساز که در آن فرانسوی ها برج های ۱۸ طبقه ساخته اند و من می خواهم باقی آن را بسازم. گفت مشاور خارجی خود را معرفی کن. گفتم مشاور خارجی نمی گیرم، گفت اجازه نمیدم، گفتم منم می سازم شما بیا جلوی کار را بگیر. آمدم به جای ۱۸ طبقه در زمانی کوتاه ۲۲ طبقه ساختیم.

    بعد از آن جهت اینکه تحولی در آقای کازرونی ایجاد شود، همان شرکت فرانسوی را دعوت کردیم و گواهی کرد که ساختمان های ما بسیار مقاوم تر از ۱۸ طبقه های ساخته شده است به وسیله آنهاست. من خودم نخواستم که در بنیاد بمانم ولی اگر مانده بودم اتوبان پایتخت کشور عزیزمان ایران شمال سال ها پیش و با یک پنجاهم هزینه هایی که تاکنون انجام دادند، تمام می شد. لذا اگر یک اتفاقی رخ دهد و ما مجددا ۱۰ سال انقلابی شویم همه پرسشها کشور حل خواهد شد.

    * در دهه چهارم عمر انقلاب شاهد عوض کردن و تنوع مطالبات جامعه هستیم. سلایقی که خیلی با عقاید دهه های اول انقلاب مطابقت ندارد. آیا با گذشت این همه سال رویکرد مناسبی جهت برخورد و تامین این مطالبات صورت نگرفته ، آیا دستگاه های فرهنگی ما نتوانسته اند نیازهای امروز را براورده کنند و ارزش های انقلاب را بروز رسانی نمایند؟

    حکومت ما یک حکومت ایدئلوژیکی است یعنی هنگامی که ما جمهوری اسلامی را که مطرح می کنیم معتقدیم مردم پایه این حکومتند، ولی این حکومت بر اساس قوانین اسلام اداره می شود. از سوی دیگر معصومین ما اعلام کرده اند که اسلام دین”سمحه و سهله” (آسانی و تسامح) هست. برمی گردیم به مسائلی که این روزها مطرح است . با مسئله حجاب در کشور باید چه برخوردی داشت؟ حداقل حجاب مورد قبول اسلام باید از سوی زنان پذیرفته شود و هیچ کس هم حق ندارد به آن حداقل پذیرفته شده است اعتراض بکند. ولی نه با بی حجابی بلدیم برخورد کنیم و نه آن حداقل ها را می توانیم درست رعایت کنیم.

    در سال های ابتدایی انقلاب در میدان ولیعصر یک زن ۷۰ ساله ای که تبرج هم نداشت، این زن بنده را آشنایی و صدا کرد و گفت آقای رفیق دوست این مردها مرا به عنوان بی حجاب گرفته اند؛ به آنها بگویید که براساس اسلام حجابی جهت من در چنین سن و سالی واجب نیست. مامور ما عصبی شد و من به وی گفتم این زن درست می گوید و اگر همین روسری راهم نداشته باشد از نظر اسلام مشکلی ندارد آیا که این حجاب کامل جهت ایشان الزام آور نیست.

    حجاب جهت زنانی است که تبرج داشته باشند و جلب توجه می کنند. لذا نحوه برخورد با این مسئله فرهنگی را بلد نیستیم ولی برهنگی را در جامعه اسلامی نمی پذیریم. مجریان ما درست عمل نمی کنند، نباید اجبار کرد که همه چادر داشته باشند ولی باید حداقل هایی که دین ما می گوید از سوی همه رعایت شود.

    ما نباید به حریم شخصی و درون منزل مردم کاری داشته باشیم. ما با حریم عمومی و جامعه کار داریم، حجاب حداقلی باید در جامعه رعایت شود. ما به باعث ۱۰ سال جنگ در ابتدای انقلاب از کار فرهنگی به کلی باز ماندیم و بعد از آن هم پرسشها فراوانی داشتیم و در این بین دیگران جهت فرهنگ ما برنامه ریختند. اگر بخواهیم در پرسشها اجتماعی و فرهنگی به آرامش برسیم باید جوانان ما اسلام را بشناسند و دین تساهل و تسامح را مطالعه کنند و حداقل های مطرح شده است را بپذیرند. مسئولین ما هم باید همان حداقل ها را مردم توقع داشته باشند.

    * آیا با تجربه و سابقه فراوانی که درامور متفاوت انقلاب داشته اید از سیاست و پرسشها کشوری به دور مانده اید و به طور رسمی وارد عرصه مدیریت کشور نمی شوید؟

    سن و سال ما و امثال ما جهت بعضی کارها بالارفته و بنده در سن ۷۷ سالگی هستم. سال ۱۳۷۸ هنگامی که خواستم از بنیاد بیرون بیایم نزد حضرت آقا رفتم و گفتم دیگر نمی خواهم در بنیاد بمانم، ایشان گفتند آیا علت چیست؟ گفتم من ۱۰ سال است که در این قسمت کار کرده ام و هر آنچه را که می توانستم و به صلاح بوده را اجرا کردم و از این بعد درجا خواهم زد. بعد فرمودند از این بعد چه خواهی کرد؟ گفتم به دنبال کار کردن جهت مردم هستم و بنیاد نور را که قبلا راه اندازی کرده بودم مدیریت کردم. اینکه ما جهت پیشبرد امور کشور کارایی داریم باید از سوی دیگران تشخیص داده شود. چند وقت پیش نزد بنده آمدند و گفتند شما جهت کشور چه کاری می توانید انجام دهید؟ گفتم همه کار.

    اما مسئله ما اینجاست که من در سپاه پرونده ام ۱۹۶ سانت بود و آن وقت آقای موسوی اردبیلی به می گفت پرونده ات از قد من بلندتر هست. گفتم من آماده ام احضارم کنید. گفتند تا هنگامی که جنگ است که نمی توانیم این کار را بکنیم و بعد از جنگ هم شما به ما خواهی گفت “آیا آن موقع مرده بودید که پیگیری کنید”!

    در بنیاد هم که بودم هشت کارتن پرونده جهت من درست شده است بود جهت اینکه خیلی از قوانینی که در مجلس جهت اجرای امور تصویب می شود، خود آن قوانین یک مانع جهت پیشبرد کار تلقی می شود. آیا که در مجلس صرفا می خواهند قانون را تصویب کنند. آن وقت که قانون سپاه را می نوشتند من به کمیسیون دفاع رفتم و گفتم اگر می خواهید وزارتخانه و وزیر مشخص کنید، وزیرش من هستم بعد باید حرف های من را گوش کنید. لذا بسیاری از پرسشها در امور قانونی و اجرایی با پرسشها درونی مواجه است.

    عصرایران/ حمیدرضا عسگری

    واژه های کلیدی: اسلامی | انقلاب | انقلابی | احمدی نژاد | احمدی نژاد | جامعه اسلامی | اخبار سیاسی و اجتماعی

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار