قالیباف با شعارهای عجیب و وعدههای موهوم و غیرعملی به عرصه انتخابات وارد شد که صاحبنظران اقتصادی بیطرف، آنها را زیر پرسش بردهاند و حتی به کنای
قالیباف با شعارهای عجیب و وعدههای موهوم و غیرعملی به عرصه انتخابات وارد شد که صاحبنظران اقتصادی بیطرف، آنها را زیر پرسش بردهاند و حتی به کنایه، قالیباف را به خاطر طرح این وعدههای عجیب و غریب، پیامبر اقتصاد کشور عزیزمان ایران ! لقب دادهاند.
قالیباف را په می شود؟
حمید رضا شکوهی در مردمسالاری نوشت: قالیباف با شعارهای عجیب و وعدههای موهوم و غیرعملی به عرصه انتخابات وارد شد که صاحبنظران اقتصادی بیطرف، آنها را زیر پرسش بردهاند و حتی به کنایه، قالیباف را به خاطر طرح این وعدههای عجیب و غریب، پیامبر اقتصاد کشور عزیزمان ایران ! لقب دادهاند. به همین علت طبیعی بود که انتظار از قالیباف این باشد که در برنامههای تبلیغاتی خود از صداوسیما راجع به این وعدههای عجیب توضیح دهد. ولی او روش دیری را گزینش کرد. جمعه شب، به عینه دمیده شدن روح محمود احمدی نژاد را در کالبد محمدباقر قالیباف دیدم. همانگونه که احمدینژاد در سال ۸۴ دولت مستقر را زیر پرسش میبرد و در سال ۸۸، در غیاب رقبای انتخاباتی خود، به تخریب آنها میپرداخت، قالیباف هم در نخستین برنامه تبلیغاتی خود همین مسیر را طی کرد تا نشان دهد از نظر رفتارهای سیاسی – انتخاباتی، تفاوتی با احمدی نژاد ندارد.
او در این برنامه، بارها و بارها به دولت فعلی و شخص رییس جمهور حمله کرد و حتی با جمله هایی عجیب، بارها و بارها – تاکید میکنم، بارها و بارها – این جمله را تکرار کرد که دولتمردان فعلی میگویند نمیتوانیم و نمیشود، ولی دولت مردم – نامیکه او جهت دولت احتمالی خود برگزیده است – میتواند و میشود. او بدون آنکه به این توصیه توجه کند که سخن گفتن راجع به رقیب انتخاباتی، در غیاب رقیب که وقت دفاع از خود ندارد، مصداق تخریب رقیب و یک عمل غیراخلاقی است،
روح احمدینژاد در کالبد قالیباف دمیده شد!
بارها و بارها این حرکت را در برنامه ۴۵ دقیقهای خود تکرار کرد تا یاد احمدینژاد را دوباره زنده کند. احمدینژاد هم در سال ۸۸، به تخریب رقیب انتخاباتی خود در غیاب آنها میپرداخت تا عملی غیراخلاقی را به نام خود ثبت کند. ولی حالا قالیباف هم پا جای پای او گذاشته هست. نه فقط در تخریب رقبای غایب، بلکه در طرح وعدههای پوپولیستی و عجیب و غریب. ولی علت این رفتارهای قالیباف چیست؟ قالیباف جهت سومین بار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده است هست. بعد از دو بار ناکامیدر انتخابات سالهای ۸۴ و ۹۲، شکست قالیباف در این دوره، ضربه بزرگی به او خواهد زد و سه بار ناکامیدر جلب آرای عمومی، میتواند او را جهت سالهای طولانی، از حضور در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری محروم کند. به همین علت قالیباف هر آنچه در چنته داشته رو کرده و طرح وعدههای عجیب و غریبی همچون ایجاد ۵ میلیون شغل یا دو و نیم برابر کردن درآمد و زیاد کردن یارانه و پرداخت کارانه به بیکاران را میتوان به همین جهت ارزیابی کرد. او البته در این برنامه تبلیغاتی خود، هیچ برنامه ای جهت عملیاتی کردن وعدههای خود ارائه نداد و مشخص نیست این وعدهها چگونه عملی خواهد شد.
او ترجیح داد بارها و بارها، از فقر و بیکاری و گرانی سخن بگوید، بدون آنکه توضیح دهد در چهار سال اخیر، اوضاع اقتصادی کشور بر مبنای شاخصهای بین المللی، اصلاح یافته هست. هر جا هم که بیان دلسوزیهای او جهت جوانان بدون کار و مردم دچار پرسشها اقتصادی تکرار میشد، در انتها به تخریب دولت منجر میشد و این جمله عجیب که دولت فعلی میگوید نمیتواند ولی ما میگوییم میتوانیم! از مبنای تقابل ۹۶ درصد مردم با ۴ درصد دیگر از مردم در سخنان قالیباف هم عبور میکنیم چراکه مشخص نیست این تقسیمبندی عجیب، اصولا چه مبنایی دارد.
هرچند که مصرفش مشخص است : مصرف انتخاباتی! قالیباف پنجشنبه شب نشان داد که اولا حرمتی جهت رقیب قائل نیست و قصد دارد به هر قیمتی رییسجمهور شود، حتی به قیمت تخریب رقیب – دولت فعلی – در غیاب دولتمردانی که وقت پاسخگویی ندارند. ثانیا هیچ برنامه عملی و مدونی جهت عملی کردن شعارهای پوپولیستی خود ندارد و جهت رییسجمهور شدن صرفا به طرح وعدههای دهان پرکن و ایجاد دوقطبی قالیباف – روحانی، اید با امید به کنارهگیری سید ابراهیم رئیسی چشم دوخته هست.
قالیباف با شعارهای عجیب و وعدههای موهوم و غیرعملی به عرصه انتخابات وارد شد که صاحبنظران اقتصادی بیطرف، آنها را زیر پرسش بردهاند و حتی به کنای
منبع:مردم سالاری
واژه های کلیدی: برنامه | برنامه | اقتصادی | قالیباف | انتخابات | احمدی نژاد | محمدباقر قالیباف | انتخابات ریاست جمهوری