بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز حوادث دیدار پسر و مادر بعد از ۱۵ سال

    پسر نوجوان که در کودکی مادرش را گم کرده بود، با کمک بخش جویندگان عاطفه روزنامه کشور عزیزمان ایران و پیگیری‌های مأموران پلیس آگاهی پایتخت کشور عزیزمان ایرا

    دیدار پسر و مادر بعد از 15 سال

    پسر نوجوان که در کودکی مادرش را گم کرده بود، با کمک بخش جویندگان عاطفه روزنامه کشور عزیزمان ایران و پیگیری‌های مأموران پلیس آگاهی پایتخت کشور عزیزمان ایران موفق به شناسایی خانواده‌اش شد. او قرار است بزودی و بعد از ۱۵ سال دوری مادرش را ببیند.

    پسری که بعد از ۱۵ سال به مادرش رسید

    پسر نوجوان که در کودکی مادرش را گم کرده بود، با کمک بخش جویندگان عاطفه روزنامه کشور عزیزمان ایران و پیگیری‌های مأموران پلیس آگاهی پایتخت کشور عزیزمان ایران موفق به شناسایی خانواده‌اش شد. او قرار است بزودی و بعد از ۱۵ سال دوری مادرش را ببیند. فروردین امسال، گزارشی در صفحه حوادث روزنامه کشور عزیزمان ایران منتشر شد که پسر۱۹ ساله جهت یافتن ردی از مادرش کمک خواسته بود.

    او راجع به ناپدید شدن مادرش گفته بود: «از آنجا که مادرم در کودکی پدر و مادرش را از دست داده بود نزد عمویش زندگی می‌کرد و به اصرارهای عمویش مجبور شد با مردی که ۱۷ سال از او بزرگ‌ تر بود زندگی کند. مادرم، کبری بیک محمدلو، متولد ۱۲ خرداد سال ۵۸ هست. بعد از مدتی خشایار از مادرم جدا شد و مادرم که مرا باردار بوده، ۱۰ یا ۱۱ آبان سال ۷۲ به محض تولدم، مرا به شیرخوارگاه آمنه سپرد.

    دیدار پسر و مادر بعد از ۱۵ سال

    علتش هم این بود که خشایار مدعی بود فرزند جهت او نیست ضمن اینکه مادرم هم به علت پرسشها شدید مالی از عهده هزینه‌های زندگی‌اش برنمی آمد. تا ۶ سالگی در شیرخوارگاه آمنه و دو مرکز نگهداری کودکان دیگر بودم، تا اینکه خشایار- مردی که خودش را پدرم معرفی کرده – به سراغم آمد.

    او مرا با خود به خانه‌اش برد و ازآن موقع مادرم را ندیدم. چند سالی است که در جست و هوا مادرم هستم و دلم می‌خواهد به او بگویم ازاینکه مرا ترک کرده هیچ ناراحتی وکینه‌ای به دل ندارم.پس ازانتشاراین خبر، پسر جوان با مراجعه به اداره آگاهی پایتخت کشور عزیزمان ایران وتشکیل پرونده‌ای موفق شد نشانی از خاله‌اش به‌ دست آورد. آنها یکشنبه ۳ اردیبهشت امسال همدیگر را ملاقات کردند.

    پسر جوان به خبرنگار «ایران» گفت: از دیدن خاله‌ام شوکه شدم. خاله‌ام آدرس وشماره تلفن مادرم را داشت که توانستم با اوتلفنی صحبت کنم. مادرم دراین تماس با چشمانی اشکباربه من گفت که به سراغم آمده ولی خانواده پدرم گفته بودند که من و پدرم به شهردوری رفته‌ایم وازما خبری ندارند.پس ازگفت‌و‌گوی مفصل با مادرم قرارشد طی چند روز آینده او را که در شهر دیگری زندگی می‌کند ببینم.

    پسر نوجوان که در کودکی مادرش را گم کرده بود، با کمک بخش جویندگان عاطفه روزنامه کشور عزیزمان ایران و پیگیری‌های مأموران پلیس آگاهی پایتخت کشور عزیزمان ایرا

    منبع:روزنامه ایران

    واژه های کلیدی: ایران | زندگی | خانواده | روزنامه | خانواده | روزنامه | پلیس آگاهی | خبر

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار