بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اخبار حوادث آنها را با پتک کشتم تا از زحمت زندگی راحت شوند ، اعتراف مردمشهدی که دختر دیابتی و همسرش را کشت

    مرد ۳۶ ساله ای که در یک جنایت هولناک، همسر و دختر هشت ساله اش را به نحوه وحشتناکی به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی خاص قتل عمد، راز پنها

    اعتراف مردمشهدی که دختر دیابتی و همسرش را کشت/آنها را با پتک کشتم تا از زحمت زندگی راحت شوند

    عبارات مهم : جنایت

    مرد ۳۶ ساله ای که در یک جنایت هولناک، همسر و دختر هشت ساله اش را به نحوه وحشتناکی به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی خاص قتل عمد، راز پنهان این پرونده را فاش کرد و اعترافات قبلی اش راجع به چگونگی کشتن همسر و فرزندش را دروغ خواند!

    روزنامه خراسان نوشت:این مرد که عباس.ر نام دارد و تاکنون تلاش کرده است با داستان سرایی حقیقت تلخ جنایت هولناک خود را پنهان کند، به دستور مقام قضایی به محل ارتکاب قتل هدایت شد تا شرح فوت وحشتناک همسر و دخترش را بازسازی کند.

    متهم این پرونده تحت الحفظ کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی وارد منزلی نقلی در منطقه خواجه ربیع شد. جایی که روزهای زیادی را در کنار همسر و فرزندانش سپری کرده بود و امروز تنها مانتوی صورتی رنگ دختر هشت ساله روی پایه فلزی میز تلویزیون، خاطره خداحافظی های او هنگام رفتن به مدرسه را یادآوری می کند.

    آنها را با پتک کشتم تا از زحمت زندگی راحت شوند ، اعتراف مردمشهدی که دختر دیابتی و همسرش را کشت

    لحظاتی بعد و به دستور قاضی «کاظم میرزایی» متهم این پرونده جنایی برابر دوربین قوه قضاییه ایستاد تا شرح جنایت وحشتناک خود را تشریح کند. هنوز در تاریک منزل پرونده مباحث مبهمی سوسو می زد که جهت قاضی خاص قتل عمد قابل باور نبود. آثار شکستگی عمیق جمجمه مقتولان با بیانات و اعترافات متهم مطابقت نداشت این درحالی بود که انگیزه ارتکاب جنایت نیز قانع کننده به نظر نمی رسید و از سوی دیگر نیز ماجرای شروع درگیری جهت قتل بی رحمانه مادر و دختر در پرده ای از ابهام قرار داشت.

    عباس.ر در حالی که چشم به گل های قالی منزل دوخته بود لب به اعتراف گشود و گفت: در بازجویی های قبلی، راجع به شروع درگیری با همسرم دروغ گفته بودم. اصلا آن شب لیوان شربتی در کار نبود که همسرم از دست دخترم گرفته باشد!! شب دهم تیر در منزل مادرزنم مهمان بودیم. آن شب خیلی به همسرم اصرار کردم که به همراه نرگس و محمد (دو فرزند متهم) در منزل مادرش بمانند و من صبح روز بعد هنگامی که از سرکار بازگشتم آن ها را به منزل ببرم ولی همسرم قبول نکرد و من به ناچار آن ها را به منزل خودمان بردم. از سوی دیگر دخترم نرگس به بیماری دیابت مبتلا شده است بود و باید انسولین تزریق می کرد. اگرچه من تلاش می کردم عالی ترین سرنگ ها را جهت تزریق بخرم و به خوراک او نیز دقت می کردم ولی طاقت نمی آوردم که همسرم مدام به دخترم آمپول می زد.

    مرد ۳۶ ساله ای که در یک جنایت هولناک، همسر و دختر هشت ساله اش را به نحوه وحشتناکی به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی خاص قتل عمد، راز پنها

    گاهی در مهمانی ها به طور پنهانی هنگام بازی با فرزند ها، دست نرگس را می گرفت و به او در داخل حمام یا دستشویی، انسولین تزریق می کرد. کار به جایی رسیده بود که دخترم هنگام تزریق آمپول فرار می کرد و به من پناه می آورد. از دیدن این صحنه ها ناراحت می شدم و نمی توانستم تحمل کنم به همین خاطر آن شب تصمیم گرفتم همه اعضای خانواده ام را به قتل برسانم آیا که به گفته پزشکان دیگر امیدی به بهبودی نرگس نبود!! و او هر روز بدتر می شد! تصمیم خودم را گرفته بودم ولی جهت چگونگی کشتن آن ها تردید داشتم.

    به همه راه های قتل مانند خفه کردن، با چاقو زدن و … فکر کردم تا این که به طور ناگهانی تصمیم گرفتم آن ها را با پتک آهنین بکشم تا خیلی سریع جان بدهند! قبلا پتک بزرگی را جهت شکستن موزائیک ها خریده بودم. هنگامی که همسر و فرزندانم به خواب رفتند من هم از داخل حیاط پتک را برداشتم و روی سر همسرم ایستادم. پتو را از رویش کنار نزدم تا صورتش را نبینم بعد هم پتک را اوج بردم و با دو ضربه محکم او را به قتل رساندم سپس سراغ دخترم رفتم و او را نیز با دو ضربه پتک کشتم ولی هنگامی که به چشمان پسر چهار ساله ام نگاه کردم نتوانستم او را بکشم! در همان حالت پسرم را بغل کردم و به داخل اتاق بردم. او خواب بود و چیزی ندید!

    بعد از این جنایت، اجساد همسر و دخترم را داخل کیسه بزرگ زباله گذاشتم و پتویی را دور آن پیچیدم و به حمام منزل بردم.

    آنها را با پتک کشتم تا از زحمت زندگی راحت شوند ، اعتراف مردمشهدی که دختر دیابتی و همسرش را کشت

    صبح روز بعد نیز پسرم را در حالی که هنوز خواب آلود بود به منزل مادرزنم رساندم و به آن ها گفتم همسر و دخترم به مرکز بهداشت رفته اند. هنگامی که از سرکار بازگشتم خانواده همسرم دلواپس بودند که از دخترشان خبری نشده است من هم جهت آن که عنوان را طبیعی جلوه بدهم به منزل چند تن از بستگانم سر زدم و بعد اجساد را با پراید به سد کارده مشهد بردم.

    سپس اجساد را داخل شیار یکی از زمین های کشاورزی انداختم که از قبل دیده بودم. با بیل مقدار کمی خاک ریختم و جهت آن که کسی متوجه نشود خیلی سریع محل را ترک کردم تا این که به وسیله کارآگاهان دستگیر شدم!

    مرد ۳۶ ساله ای که در یک جنایت هولناک، همسر و دختر هشت ساله اش را به نحوه وحشتناکی به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی خاص قتل عمد، راز پنها

    گزارش خراسان حاکی است: با اعترافات صریح متهم در بازسازی صحنه قتل، زوایای پنهان این پرونده نیز روشن شد و قاضی میرزایی بعد از شنیدن بیانات متهم و ثبت آن ها دستور انتقال وی را به زندان صادر کرد تا این پرونده جنایی هولناک دیگر مراحل قانونی را طی کند.

    سابقه خبر

    یازدهم تیر گذشته مرد ۳۶ ساله ای با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی از گم شدن همسر ۳۲ ساله و دختر هشت ساله اش خبر داد. در حالی که تحقیقات کارآگاهان با دستور سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)در این باره شروع شده است بود و مرد ۳۶ ساله به نوعی در مظان اتهام قرار داشت، نهم مرداد بقایای اجساد یک زن و دختر در سد کارده مشهد کشف شد.

    آنها را با پتک کشتم تا از زحمت زندگی راحت شوند ، اعتراف مردمشهدی که دختر دیابتی و همسرش را کشت

    در غیاب «قاضی میرزایی» (قاضی خاص قتل عمد)، قاضی سیدجواد حسینی معاون دادستان و بازپرس خاص جرایم خاص، دستوراتی را جهت پیگیری این ماجرا صادر کرد تا این که مشخص شد استخوان های کشف شده است مربوط به همسر و فرزند مرد ۳۶ ساله است بنابراین از وی بازجویی های تخصصی شد و در نهایت به قتل همسر و فرزندش اعتراف کرد ولی او تلاش داشت با داستان سرایی های متفاوت حقیقت این جنایت هولناک را پنهان کند ولی هوشیاری مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی که تحقیقات گسترده خود را با سرپرستی سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) ادامه می دادند، موجب شد تا متهم در تنگناهای بازجویی تخصصی زوایای پنهان پرونده را هنگام بازسازی صحنه قتل افشا کند. او در حاشیه بازسازی صحنه جنایت پرده از ماجرای ازدواج پنهانی خود نیز برداشت و گفت: قرار بود آرام آرام عنوان را به همسرم بگویم.

    واژه های کلیدی: جنایت | اعتراف | خراسان | پرونده | بازسازی | اعترافات | خراسان رضوی | اخبار حوادث

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار