بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اخبار اقتصادی و بازرگانی پول‌های بابک زنجانی کجاست؟

    سیدحمید حسینی:در قراردادهای گازی و نفتی شاهداتفاق‌هایی بودیم که تاسال‌ها پندآموز است 

    پول‌های بابک زنجانی کجاست؟

    پول های بابک زنجانی کجاست؟

    عبارات مهم : بازار

    سیدحمید حسینی:در قراردادهای گازی و نفتی شاهداتفاق هایی بودیم که تاسال ها پندآموز است

    عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی اعتقاد است: «احمدی نژاد بدترین دوران نفت را جهت کشور به ارمغان آورد؛ اگرچه از نظر قیمتی، نفت اوضاع خیلی خوبی را داشت.»

    پول‌های بابک زنجانی کجاست؟

    اصلا نمی شود از نفت سخن گفت و یادی از احمدی نژاد نکرد؛ آوردن نام احمدی نژاد هم بدون نفت شاید غیرممکن باشد. هرچه باشد، او رییس دولتی است که صاحب درآمد نفتی ۷۰۰ میلیارد دلاری نفت بود و در ۸ سال ریاست جمهوری اش، ۴ وزیر و ۳ سرپرست را بر مسند نشاند. از سوی دیگر، پول نفت باید سر سفره های مردم بیاید و مبارزه با مافیای نفتی، از بااهمیت ترین شعارهای او بود، ولی در نهایت به باور تحلیلگران، عملکرد نفت در آن دوران نشان می دهد که هیچ پروژه بزرگ توسعه ای در نفت و پتروشیمی به بهره برداری نرسید.

    به گفته سید حمید حسینی، عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی، «از آن وقت طلایی درآمدهای نفتی استفاده بهینه به عمل نیامد و درآمدهای نفتی جهت توسعه نفت استفاده نشد و حتی منابع داخلی نفت در سایر پروژه ها هزینه شد.» وی عنوان می کند: «در دوره احمدی نژاد، به قول آقای زنگنه کارمندان رسمی و قراردادی شركت نفت از ۸۰ به ۲۲۰ هزار نفر زیاد کردن یافت و این عنوان بار سنگینی را بر نفت تحمیل کرد؛ شاید جالب ترین نکات، استخدام چوپان ها در نفت بود.»

    سیدحمید حسینی:در قراردادهای گازی و نفتی شاهداتفاق‌هایی بودیم که تاسال‌ها پندآموز است 

    آنچه در ادامه می خوانید، مشروح گفت وگوی خبرآنلاین با سیدحمید حسینی، عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین است.

    بررسی اوضاع صنعت نفت حاکی از آن است که در طول یک دهه گذشته با تحولات بسیاری روبه رو بوده هست؛ اتفاقات و تصمیماتی که گاها حتی به ایجاد رانت جهت افرادی همچون بابک زنجانی ها منتهی شد و با کارها توسعه ای صنعت نفت کند شد. چه رفتارها و رویکردهایی باعث شد که چنین اتفاقاتی بیفتد؟

    ببینید، افلاطون اعتقاد است «آنهایی كه قصه می گویند، بر جامعه حكومت می كنند.»

    آقای احمدی نژاد هم قصه گفتن را با نفت شروع کرد. اول از مافیای نفتی سخن گفت و بعد هم این که نفت را سر سفره مردم می آورم. احمدی نژاد با این دو حرفی که زد، توانست کاری کند که مردم قصه او را باور کنند، ولی به نظر من بدترین دوران نفت را جهت کشور به ارمغان آورد؛ اگرچه از نظر قیمتی، نفت اوضاع خیلی خوبی را داشت، ولی در دوران احمدی نژاد هیچ پروژه بزرگ توسعه ای در نفت و پتروشیمی به بهره برداری نرسید و به عبارتی، از آن وقت طلایی استفاده بهینه به عمل نیامد و درآمدهای نفتی جهت توسعه نفت استفاده نشد و حتی منابع داخلی نفت در سایر پروژه ها هزینه شد.

    پول‌های بابک زنجانی کجاست؟

    عمکرد آقای احمدی نژاد در حوزه نفت را از چند منظر می توان بررسی کرد: توسعه نفت، گاز و پتروشیمی – نیروی انسانی – مدیریت نفت – شرکت های بین المللی و حضور در اوپک – قراردادهای نفتی – مسایل جانبی نفت مثل سوآپ. در بحث قراردادهای گازی و نفتی متاسفانه شاهد اتفاق هایی بودیم که تا سال های سال می تواند پندآموز دیگران باشد. سال های سال صنعت نفت را از منابع خارجی محروم كردند و شركت نفت را یکی از بدهکارترین شرکت های نفتی دنیا تبدیل كردند (بیش از ۵۰ میلیارد دلار شرکت ملی نفت بدهکار است). الان هنگامی که که شرکت های اعتباری دنیا وزارت نفت کشور عزیزمان ایران را ارزیابی می کنند، به طور قطع نمره قابل قبولی نخواهد گرفت و بنابراین هزینه تامین مالی زیاد کردن خواهد یافت.

    از آن طرف، به قول اقای زنگنه کارمندان رسمی و قراردادی شركت نفت از ۸۰ به ۲۲۰ هزار نفر زیاد کردن یافت و این عنوان بار سنگینی را بر نفت تحمیل کرد. شاید جالب ترین نکات، استخدام چوپان ها در نفت بود.

    سیدحمید حسینی:در قراردادهای گازی و نفتی شاهداتفاق‌هایی بودیم که تاسال‌ها پندآموز است 

    این عنوان در کجا اتفاق افتاده بود؟

    نفت، جهت مواظبت از خطوط لوله نفت وگاز در مناطق كوهستانی و بیابان ها از نیروهای محلی از جمله چوپان ها استفاده می كرد و در ازای آن، مبلغی پرداخت می كرد. ولی بعد از تصمیم دولت احمدی نژاد مبنی بر سازماندهی نیروهای قراردادی، بعضی از این افراد هم به استخدام نفت در آمدند. این کارها واقعا بدیع بود که رخ داد.

    پول‌های بابک زنجانی کجاست؟

    از سوی دیگر، در دوره اول آقای احمدی نژاد در رابطه با فرآورده های نفتی شاهد بودیم که مصرف فرآورده ها به شدت زیاد کردن پیدا کرد، چون قانون تثبیت قیمت ها را اجرا کردند و از زیاد کردن قیمت فرآورده های نفتی جلوگیری شد و قیمت ارز را نیز ثابت نگه داشتند. هر سال شاید بیش از ۵ تا ۷ میلیارد دلار جهت واردات بنزین هزینه می شد و بخشی از پرونده ای که آقای احمدی نژاد در دیوان عالی کشور دارد، به خاطر واردات بنزین است که بدون مصوبه مجلس واردات صورت گرفته است.

    چه رانتی در این واردات وجود داشت؟

    رانتی وجود نداشت. تصمیم غلط بود. در واقع نتیجه تثبیت قیمت ها، مصرف شدید حامل های انرژی و رشد قاچاق بود. در عین حال، به علت این که در پخش پالایشگاهی کار توسعه ای نکرده بودند، مجبور بودند ۵ تا ۷ میلیارد دلار بنزین وارد کنند؛ آن هم بنزین٦٠٠ دلاری. به عبارتی، نفت گران شده است بود و بنزینی هم که وارد می کردیم، با قیمت های اوج بود.

    در دور دوم دولت احمدی نژاد قانون هدفمندی یارانه ها اجرا شد که به نوع دیگری واحدهای تولیدكننده برق و فرآورده های نفت و گاز فشار آورد و منابع آنها را جهت هدفمندی یارانه ها مصرف كرد و این واحدها را فلج كرد و همزمان با شدت یافتن تحریم ها، شاهد تولید بنزین پتروشیمی ها بودیم که آن هم یک فاجعه محیط زیستی بود. می درخواست کردند نشان دهند که دیگر نیازی به واردات نداریم، ولی از آن طرف، تشنج آفرینی ای که در فضای بین المللی کردند، نتیجه اش تحریم و کم کردن فروش نفت و در مرحله بعد، تحریم واردات بنزین بود كه اتفاق افتاد. به این ترتیب، مجبور شدند به بنزین پتروشیمی ها پناه ببرند که «بنزن» موجود در بنزین پتروشیمی در مراحل اول ٥٠ برابر حد مجاز بود، ولی به خودشان جایزه می دادند، در حالی كه هر کس در آن وقت در تماس مستقیم با این بنزین بوده، با خطر سرطان مواجه بوده است.

    در دستوری که به پتروشیمی ها دادند که بنزین تولید کنند، آیا رانتی وجود داشت که به شرکت خاصی بخواهند بدهند؟

    خیر، به نظر من این ها زیاد دنبال قصه گفتن و جا انداختن طرح های خود بودند.

    یعنی داستان بنزن و اثر آن بررسی نشد؟

    چه کسی می خواست بررسی کند؟ من یک مصاحبه کوتاهی در آن وقت با یکی از روزنامه ها کردم که شرکت استاندارد به این بنزین پیگیری کند و به مردم هم اطلاع رسانی شود که بنزینی که توزیع می شود، غیراستاندارد هست. به خاطر این مصاحبه از من به دادگاه انقلاب به بهانه تشویش اذهان عمومی شکایت کردند، ولی بعد كه متوجه شدند مستندات دارم، منصرف شدند و شکایت خود را بعد گرفتند.

    تخریبی که در فضای نفتی و صنعت نفت آن وقت اتفاق افتاده بود، به نظر شما چقدر فضا را جهت ورود بابک زنجانی فراهم کرد؟ با در نظرگرفتن این که دولت دهم با جدی شدن تحریم های نفتی، مجوز ورود بخش شخصی جهت فروش نفت را صادر کرد.

    ببینید، ستاد تدابیر خاص ای تشکیل شده است بود که یک راه حل هایی جهت دور زدن تحریم ها پیدا شود. ولی این ستاد كارش دور زدن قانون شده است بود و ما به جای این که تحریم ها را دور بزنیم، قانون را دور می زدیم. روند حرکتی دولت احمدی نژاد به گونه ای بود که کشور را به تحریم برد و عواقب تحریم هم این بود که روز به روز، هم وزارت نفت تحریم شد، هم نفت کشور عزیزمان ایران تحریم شد و هم همه شرکت هایی که در رابطه با نفت بودند، تحریم شدند. یعنی چاره ای نداشتند جز این که گارد را باز کنند و اجازه دهند بخش شخصی وارد شود. بابک زنجانی را وارد كردند، لیکن با صندوق بازنشستگی نفت معامله انجام داده بود و هواپیمایی قشم ایر را خریده بود و برایشان پول جابه جا کرده بود.

    ما بخش شخصی توانمند داریم. ولی آیا بابک زنجانی؟

    آن وقت این طور تصور می کردند که توانمندی بابک زنجانی زیاد از بقیه هست. احساس می کردند که او بانک دارد و پول و روابط دارد. بابک زنجانی به نحوی نشان می داد که وضع مالی خوبی دارد و هزینه می کرد و خوب می گشت.

    اما به هرحال پشتیبانی هم می شد.

    بله، به هرحال حمایت هایی وجود داشت و این ها اعتماد و اطمینانی به او داده بود. ولی فرزند های شرکت نفت و امور بین الملل با تجربه ای که داشتند، با وجود این که وزیر وقت دستور داده بود و کتبی نوشته بود که با بابک زنجانی قرارداد ببندید، امور بین الملل زیر بار آن نرفت. امور بین الملل به بابک زنجانی گفت با شرکت نیکو قرارداد ببند و من بار را به شرکت نیکو می دهم و شما بار را از نیکو بگیرید. به این ترتیب، امور بین الملل زیر بار این عنوان نرفت.

    در همین جریانات، چه اتفاقاتی افتاد؟

    بابک زنجانی هنگامی که وارد شد، فکر می کنم اوایل سال ۱۳۸۹ بود. بحث این بود که یک نفر آمده و دارد نفت می خرد و می فرشد. هم بحث نفت خام بود و هم بحث فرآورده بود. آن وقت کشور دچار مسئله بود و قرارداد گاز با ترکمنستان نیز دچار مسئله شده است بود. آقای نعمت زاده مجبور شد که دوباره قراردادهای سوآپ را عملیاتی کند و از شمال فرآورده وارد كند.

    این کار در سال۱۳۹۰ ادامه پیدا کرد. ما از یکی از شرکت هایی که سوآپ کرده بود، رفتیم محموله گرفتیم و هنگامی که وارد بازار شدیم که بفروشیم، دیدیم می گویند قیمت ها منهای ۳۰ و منهای ۳۵ دلار هست. اصلا رسم و عرف نبود، هر لحظه قیمت های کشور عزیزمان ایران ۵ دلار بالاتر از فوب خلیج فارس بود. ما متوجه شدیم یک مقدار زیادی محموله از کشور عزیزمان ایران آمده و به شرکت فال داده شده است و با قیمت های منهای ۵۰ دلار در تن و فال هم با قیمت های منهای ۳۰ دلار در تن می فروشد. بنابراین شما اگر بخواهید بار را بفروشید، مجبور هستید که طبق قیمت های بازار بفروشید. ما دیگر به هر شکلی بود، محموله را با قیمت منهای ۱۵ دلار فروختیم و هر تن ۱۰ دلار ضرر کردیم. ولی این عنوان باعث شد که پیگیر این جریان باشیم که چه کسی وارد بازار شده است هست. در پرس وجوها به این اطلاعات رسیدیم که فردی به نام بابک زنجانی وارد بازارشده است.

    قبل از آن هیچ فعال اقتصادی یا تاجری بابک زنجانی را نمی شناخت؟

    خیر، افرادی که در کار نقل و انتقال پول هستند، می دانستند که بابک زنجانی این کار را می کند، ولی در بحث فرآورده ها اصلا کسی ایشان را جدی نمی گرفت. این باعث شد که ما متوجه اتفاقات بازار بشویم.

    آن وقت اسم آوردند؟

    اتفاقا دو سه ماه قبل از این ماجرا، نمایشگاه دستاوردهای مناطق آزاد بود. من داشتم از جلوی غرفه قشم رد می شدم، یکی از دوستان من را دید و گفت بیا بریم غرفه «سورینت» را ببینیم و آنجا اسم بابك زنجانی را شنیدم. هنگامی که فرزند های شرکت نفت گفتند فردی به نام بابک زنجانی هست، یاد سورینت و نمایشگاه افتادم. کم کم تلفن ها از مالزی شروع شد که محموله این جا است و ما خریدار محموله هستیم. تلفن از چین شد که یک محموله از چین آمده و مالک آن بابك زنجانی است و ما خریداریم. دیگر جهت ما قطعی شد که بابک زنجانی هم نفت خام خریده و هم فیول اویل.

    حدود ۱٫۵ میلیون تن مازوت (فیول اویل ) خریداری کرده و چند کشتی نفت و میعانات برده بود. تقریبا همه بازار را تحت تاثیر قرار داده بود و همه کسانی که به نحوی می درخواست کردند کار انجام دهند، به این نتیجه رسیده بودند که با وجود بابک زنجانی در بازار و از آن طرف، نیروی انتظامی هیچ کاری نمی توانند انجام دهند. عملا هم از بخش شخصی نه کسی نتوانست در نفت خام کاری انجام دهد و نه در میعانات گازی/ تا چند وقت بازار فرآورده ها در منطقه به هم ریخته بود تا زمانی که کل باری که بابک زنجانی خریده بود، فروخته شد. به این ترتیب، دوباره بازار فرآورده راه افتاد.

    در این خصوص شما به عنوان نماینده اتحادیه چند جلسه با وزارت نفت جهت فروش نفت به وسیله بخش شخصی داشتید؟

    من هیچ گاه خود را درگیر نکردم. در اتحادیه کنسرسیومی ایجاد شده است بود، ولی من از ابتدا می دانستم شدنی نیست. طبق قوانین و مقررات شرکت نفت، امکان این که شما بتوانید نفت خام بگیرید و بفروشید، در بازار وجود ندارد. ولی با این حال دوستان اصرار داشتند که ما این کار را انجام می دهیم. بارها مذاکرات و جلساتی برگزار شد، ولی عملا مذاکرات به جایی نرسید و نشد کاری انجام دهیم. فقط نیروی انتظامی و بابک زنجانی وارد کار شدند.

    مشکل کجا بود که بخش شخصی نمی توانست در فروش نفت ورود کند؟

    ببینید، بابک زنجانی می توانست با یک ال سی قلابی بار را تحویل بگیرد، ولی به بخش شخصی می گفتند پول را به حساب بریز و بعد بار را تحویل بگیر. کدام بخش شخصی می توانست جهت مثال، یک محموله نفتی را به قیمت ۴۰ میلیون دلار خریداری و پول را به حساب بریزد؛ آن هم حساب های شرکت نفت که تحریم بود و نقل و انتقال پول مسئله بود. عملا بخش شخصی نمی توانست کاری انجام دهد.

    شما می گویید از همان ابتدا در اتحادیه اعتقاد بودید که فروش نفت به وسیله بخش شخصی ممکن نیست. حتی زمانی هم که شنیدید بابک زنجانی وارد شده، چنین تصوری را داشتید؟

    سیستم وزارت نفت از قدیم این گونه بود که نفت را به پالایشگاه ها می فروخت. من در صورتی می توانستم نفت بخرم که بتوانم در بازارهای آزاد بفروشم. به علت این که قوانین وزارت نفت اجازه نمی داد که نفت به صورت کالا معامله شود، عملا به این جمع بندی رسیدیم که بخش شخصی نمی تواند این کار را انجام دهد. الان هم بخش شخصی نمی تواند در نفت وارد شود. یعنی تا زمانی که ضوابط فعلی نفت حاکم هست، عملا تجارت نفتی معنا ندارد.

    شما هیچ تماسی با بابک زنجانی در آن دوران نداشتید؛ به خصوص بعد از این که شنیدید وارد بازار نفت شده است است؟

    خیر، خوشبختانه من هیچ تماسی نداشتم.

    فکر می کنید پول های بابک زنجانی کجاست؟

    یک مقداری از پول های بابک زنجانی از بین رفته هست. بابک زنجانی کندانست (میعانات گازی) را بشکه ای ۱۰۷ دلار و در بالاترین قیمت ها خریده بود. بعد یک سال و نیم و دو سال که کشتی هایش را به وزارت نفت برگرداندند، قیمت ها ۸۵، ۹۰ دلار شده است بود. ۲۰، ۳۰ دلار در هر بشكه ضرر کرد. در مازوت جهت مثال ۴۵۰ هزار تن بار او را اصلا شرکت فال پول نداد و اسناد نداشت. به این ترتیب، بخشی از این پول دموراژ کشتی ها و کم کردن ارزش و عنوان فال شد. بخش دیگر از پول او را دوستان خارج از کشورش خوردند. بخش دیگر پول را هم املاک و دارایی خرید به امید این که قیمت ملک دو سه برابر می شود. فکر نمی کرد که قیمت دلار سه برابر می شود، ولی قیمت ملک نه تنها زیاد کردن پیدا نمی کند، بلکه کم کردن ارزش خواهد داشت.

    بابک زنجانی فکر اقتصادی داشت؟

    بابک زنجانی فرد پیچیده ای نبود. امکان دارد در بحث نقل و انتقال پول فرد زرنگی بود، ولی تحلیلگر مسایل اقتصادی نبود. به نظر نمی آید الان پولی داشته باشد، در حد یک سوم بدهی اش را شاید پول داشته باشد.

    وکیل شرکت نفت به تازگی گفت در حال شناسایی املاک بابک زنجانی هستیم و او همچنان ۱۰ هزار میلیارد تومان بدهکار هست. این ۱۰ هزار میلیاد تومان بدهی ای که عنوان می شود، چه؟

    اصل بدهی اش، ۲، ۳ میلیارد دلار است.

    بعد عملا پولی وجود ندارد؟

    آن طور که من شنیدم، بابت فرآورده ها یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون یورو اصل بدهی اش است که ۶۰۰، ۷۰۰ میلیون یورو را جهت خرید دکل ها داده هست. حالا حدود یک میلیارد یورو مانده است.

    واژه های کلیدی: بازار | بنزین | تحریم ها | پتروشیمی | پتروشیمی | احمدی نژاد | احمدی نژاد | بابک زنجانی

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار