بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اخبار فرهنگی و هنری خیلی سخت/ خیلی شیرین , پایتخت از زبان «فهیمه»

    نسرین نصرتی بازیگر کاراکتر فهیمه از زیر و بم این نقش، سریال «پایتخت» و همکاری اش با مقدم و تنابنده می گوید. او به پرسش های دیگر ما راجع به تفاوت این فصل، سکانس

    خیلی سخت/ خیلی شیرین , پایتخت از زبان «فهیمه»

    پایتخت از زبان «فهیمه»: خیلی سخت؛ خیلی شیرین

    عبارات مهم : سریال

    نسرین نصرتی بازیگر کاراکتر فهیمه از زیر و بم این نقش، سریال «پایتخت» و همکاری اش با مقدم و تنابنده می گوید. او به پرسش های دیگر ما راجع به تفاوت این فصل، سکانس های پر حاشیه، صحنه رویارویی با داعش، مصدومیت در بالون و … پاسخ داده است.

    خیلی سخت/ خیلی شیرین , پایتخت از زبان «فهیمه»

    وقتی نسرین نصرتی به جمع پایتختی ها اضافه شد، خیلی سریع جا افتاد و شخصیت فهیمه همچنان مورد توجه هست. او آمد تا نقطه برابر هما باشد؛ همایی که مغز متفکر خانواده هست، منطقی واکنش‌ها می کند و البته لهجه هم ندارد. فهیمه در برابر زنی هیجانی است که بقیه برایش تصمیم می گیرند و البته لهجه هم دارد. «پایتخت» به این شخصیت نیاز داشت و نصرتی چه خوب لهجه و اَکت را به خدمت نقش در آورده که گویی با یکی از هموطنان مازندرانی روبرو هستیم. با نصرتی در این باره و پرسشها دیگر گفتگو کرده ایم.

    در این چند سال که «پایتخت» پخش می شود، هر لحظه مترصد فرصتی مناسب جهت گفتگو با شما بودیم. حالا وقت مناسب آن فراهم هست، چون هم سریال زیاد دیده شده است و هم به نظر می رسد سخت ترین «پایتخت» را تجربه کرده اید، درست است؟

    نسرین نصرتی بازیگر کاراکتر فهیمه از زیر و بم این نقش، سریال «پایتخت» و همکاری اش با مقدم و تنابنده می گوید. او به پرسش های دیگر ما راجع به تفاوت این فصل، سکانس

    – بله، کاملا.

    از همین جا شروع کنید و بگویید آیا سخت بود؟

    – بعضی وقت ها مشکل ها شخصی است و به خود آدم و شرایط پیش آمده بر می گردد. این شرایط به نظرم جهت هر بازیگری تفاوت دارد و این بار جهت من سخت بود. به این خاطر که آسیب دیدم و توی سکانس بالون یکی از مهره های کمرم آسیب دید و بعد از آن مجبور شدم با کمربند آهنی بازی کنم. خب، خیلی مانع راه رفتن و بعضی حرکات و حتی نشستن می شد و تمرکزم را می گرفت.

    ولی ما متوجه کاستی در بازی تان نشدیم.

    خیلی سخت/ خیلی شیرین , پایتخت از زبان «فهیمه»

    – از این بابت خیلی خوشحالم. جهت این که خیلی تلاش کردم و البته باید تقدیر کنم از همه عوامل سریال که بی نهایت به من لطف داشتند و کمک کردند تا بتوانم کارم را انجام بدهم. بی اغراق می گویم، بدون کمک آنها اصلا ادامه بازی برایم امکان پیر نبود. از گروه کارگردانی تا همه همکاران، مراعات شرایط جسمانی من را کردند. خوشحالم که این مصدومیت به کار لطمه نزده. از یک جایی به بعد خیلی غصه خوردم چون خودم دوست داشتم بهتر از این می بودم و این نقص جسمی سراغم آمد. با این حال بعد از یک روز ما دوباره شروع کردیم چون جای توقف نبود، وقت نداشتیم و اصلا در شهر دیگری بودیم.

    چرا خبر مصدومیتتان عمومی نشد؟

    – هیچ موقع آن را مطرح نکردم چون اولا از حواشی به دور هستم و دوم این که دوست نداشتم خودم را در شرایط غیرعادی جلوه بدهم بلکه دوست داشتم همه چیز روی روال عادی پیش برود و این مصدومیت مانعی جهت خودم و همکاران نشود.

    نسرین نصرتی بازیگر کاراکتر فهیمه از زیر و بم این نقش، سریال «پایتخت» و همکاری اش با مقدم و تنابنده می گوید. او به پرسش های دیگر ما راجع به تفاوت این فصل، سکانس

    این نشان از روحیه حرفه ای شما و دلبستگی تان به «پایتخت» دارد، چون الان می گویید دلم جهت سریال و نقش سوخت، نه جهت خودم.

    – دلم نمی خواست کم بگذارم. دلم می خواست همانی باشم که برایم نوشته شده. درک گروه ما اوج بود؛ از نویسنده از زمانی که مطابق با شرایط جسمانی من می نوشت تا کارگردان تا فرزند های پشت صحنه، من مدیون همه ارزش هستم.

    خیلی سخت/ خیلی شیرین , پایتخت از زبان «فهیمه»

    فهیمه به خاطر شرایط خاصی که دارد به نظر می رسید از نظر رفتاری کمی احساسی شده. همسرش مرده، پسرش بزرگ شده، پا به سن گذاشته و … چقدر راجع به فهیمه فصل پنجم با سیروس مقدم و محسن تنابنده صحبت کردید؟ چه پروسه ای طی شد؟

    – شرایطی که در «پایتخت» وجود دارد در پروژه های دیگر نیست. معمولا در پروژه های دیگر تحقیق داریم و … راجع به «پایتخت» به این شکل است که محسن تنابنده، عالی ترین شرایط را جهت بازیگر در نظر می گیرد. با در نظرگرفتن این که به شخصیت ها اشراف دارد و بهتر از هر کسی آدمی که در ذهنش متولد کرده را می شناسد، عالی ترین شرایط را جهت ارزش رقم می زند. مثل خالقی می ماند که جهت هیچ کدام بد نمی خواهد. آقای مهران احمدی در این سری حضور نداشتند ولی وحشتی از ادامه کار نداشتم. چرا؟ به خاطر شناختی که از طراح شخصیت، یعنی آقای تنابنده داشتنم و مطمئن بودم کاراکتر را به جایی می رساند که آسیب نمی بیند و نگرانی معنا ندارد.

    ریسک دیگری هم وجود داشت. هر چقدر هم گریم شده است باشید، باز بعد صورت تان مشخص است و سخت است فرزند بزرگ را جهت تان تصور کرد.

    – ولی ما خیلی مادران چهل ساله داریم که فرزند بیست ساله دارند.

    بله، باورپذیر است ولی جهت کاراکتر شما که به یکباره فرزند بیست ساله اش را می بینیم، چالش برانگیز نبود؟

    – هنگامی که بهرام افشاری بازیگر مقابلت باشد، نباید هیچ هراسی داشته باشی. «پایتخت» فاکتور بزرگی دارد و آن باورپذیری جهت تماشاگر هست. هنگامی که یک عوض کردن در سریال ایجاد می شود کمتر دیدم آن را نپذیرند یا باورشان نشود. مثل تصادفی که در این فصل رخ داد و نقی و ارسطو دچار نقص ظاهری شدند. اینها جهت تماشاگری که پایتخت را دوست دارد، باورپذیر هست. اشاره می کنم تماشاگری که پایتخت را دوست دارد و با کلیت آن مخالفتی ندارد. هنگامی که اسکلت کلی را پذیرفته باشیم، در ادامه هر اتفاقی بیفتد، عین زندگی باورپذیر است.

    بازی در شخصیت های «پایتخت» حرکت روی لبه تیغ است چون شما شخصیتی جدی را بازی می کنید که حرکات و دیالوگ های آن موجب خنده و یا بهتر است بگوییم ملاحت می شود. چه می کنید که شخصیت دوست داشتنی بماند؟

    – این را راجع به خودم بعد از چهار فصل کار کردن می دانم که هرگز جوری بازی نکردم که فهیمه بامزه باشد. یعنی در لحظه به این فکر نکردم که نوع بازی ام را به سمت خنده آمیز شدن شخصیت سوق بدهم. تلاش کردم ابتدا فهیمه را درک کنم، آن را در شخصیت خودم بیاورم و به واقعی ترین شکل ممکن نشان دهم.

    یعنی با آگاهی کامل به مصاف نقش می روید. با این حال شائبه ای است که می گوید شخصیت های «پایتخت» شکل گرفته اند و جهت بازیگر کار مشکل نیست آن را تکرار کند؛ واقعا این گونه است؟

    «پایتخت» مثل تئاتر هست. ما بازیگران تئاتری جهت این که یک نقش را بازی کنیم، ممکن است دو ماه تمرین داشته باشیم. «پایتخت» نوعی آمادگی را از قبل به ما داده ولی به هیچ عنوان این گونه نیست که خیال مان راحت باشد. من جهت لحظه لحظه کار فکر کردم تا طوری بازی کنم که به فهیمه بیاید. البته از همکاران هم کمک می گیرم؛ از جمله زن رامین فر که می توانم بگویم برکت کار هست. بدون اغراق همه بازیگران متعهدند ولی زن رامین فر این قدر ریز و دقیق است که حواسش است هنگامی که به سمت تکرار می روم می گوید این را در فلان جا گفتی.

    یک جورایی خود هما است.

    – واقعا زن رامین فر باهوش و دقیق هستند. در ادامه پاسخ قبلی، بله «پایتخت» مثل یک تئاتر تمرین شده است است که آدم ها نسبت به هم آشنایی دارند و نقاط ضعف و قوت هم را می دانند ولی این از میزان حساسیت کار کم نمی کند. چه بسا خیلی زیاد از کارهای دیگر جدیت و ظرافت می خواهد. من خیلی روی دیالوگ هایم تمرکز می کنم چون لهجه است و باید تمام تلاش را به کار گرفت تا نارضایتی ها به حداقل برسند.

    گفته اید که نسبتی با مازندران ندارید ولی این قدر خوب هستید که هنوز یک عده باور ندارند.

    – بله، بعضی ها می گویند دروغ می گویی. البته باعث افتخارم می بود که مازندرانی باشم ولی متولد پایتخت کشور عزیزمان ایران و اصالتا لاهیجانی هستم. این دو لهجه هیچ ربطی به هم ندارند. من لهجه مازندرانی را از آقای تنابنده و بعد اطراف یاد گرفتم.

    هر چه جلو آمدیم لهجه تان غلیظ تر و اکت تان منطبق تر با خطه مازندران شده. در فاصله تعطیلی «پایتخت» روی لهجه و واکنش‌ها شناسی کار می کنید؟

    – من فقط معنوی به دیالوگ و واکنش‌ها فهیمه می دهم. هیچ چیزی از دست آقای تنابنده در نمی رود. یعنی این طوری نیست که شما فکر کنید. خودش بازیگر است و فقط به فکر خودش هست. آقای تنابنده به جای همه ما فکر می کند.

    شاید لهجه و رفتارتان ناخودآگاه عوض کردن کرده باشد چون سال ها است با فهیمه هستید و حکایت همان تئاتری که خودتان گفتید، مطرح می شود.

    – نه فقط نقشِ من، بلکه همه نقش ها این گونه شده است هست. فصل اول «پایتخت» که خودم تماشاگر آن بودم بسیار باورپذیر بود، و هنگامی که به سریال اضافه شدم دلم نمی خواست وصله ناجور باشم. مثل اتفاقی که جهت آقای افشاری افتاد و خیلی جهت او و تیم مان خوب بود.

    بخشی از پرونده ما، بازیگرانی هستند که به واسطه «پایتخت» مطرح شدند، این سریال خیلی ها را مطرح کرد.

    – بله، من خیلی سریال بازی کرده بودم، ولی «پایتخت» مجالی شد که تازه آشنا شوم.

    ولی شما بعد از آن زیاد در تئاتر بازی کردید؛ پیشنهاد فیلم و سریال زیاد نشد؟

    – چرا، ولی من خیلی کم کار می کنم. باید حتما آن را دوست داشته باشم.

    پس «پایتخت» را خیلی دوست داشته اید که با داشتن فرزند و مصدومیت سر صحنه، باز هم سراغش می روید.

    – تا زمانی که احساس کنی مردم «پایتخت» را دوست دارند، می تواند ادامه داشته باشد و بازیگر بازی کند. من خیلی انرژی خوب از این سریال می گیرم. شاید گفتن آن خوب نباشد ولی تا حالا فیدبک بد نگرفته ام (حمل بر خودستایی نباشد).

    محسن تنابنده می گوید فضا جهت اظهار نظر و دادن پیشنهاد باز است و هنگامی که توصیه ای بیاید، همه راجع به آن حرف می زنند. این اتفاق جهت شما هم رخ داد یا فهیمه را دست سیروس مقدم و محسن تنابنده سپرده اید؟

    – قطعا پیش آمده که توصیه ای گفته باشم ولی حضور ذهن ندارم. ما قبل از تصویربرداری دورخوانی داریم و به خاطر تعامل و صمیمیتی که در گروه وجود دارد، در انتقاد و پیشنهاد باز است.

    و بده بستان تان با سیروس مقدم چگونه است؟

    – آقای مقدم کارگردانی صبور، سنگین، نجیب و کم حرف هست. تعامل با او راحت و به شدت شیرین هست. بین او و بازیگرانش هیچ دیوار و حایلی نیست.

    چرا در سریال های دیگر او نبوده اید؟

    – در سریال «تا ثریا» بودم ولی در کارهای دیگر باید نقش به بازیگر بیاید، نه فقط آقای مقدم بلکه همه کارگردان ها بازیگری را گزینش می کنند که مناسب آن کاراکتر باشد. من خوشحالم از این که هر جا به کار دعوت شدم، حس کردم به آن می خورم.

    دو قسمت آخر خیلی سروصدا کرد و تصویر العمل هایی مثبت زیادی به همراه داشت. کمی راجع به سکانس رویارویی پایتختی ها با داعش صحبت کنیم که خیلی تاثیرگذار بود. از لحاظ اجرا خیلی نیرومند بود و ترسی که مد نظر کارگردان بود انتقال یافته شد. جهت بازیگران شرایط چگونه بود؟

    – خیلی سکانس های تاثیرگذاری بودند. به هر حال خودمان هم تجربه جنگ داشته ایم و مگر آدم هفت سال جنگ و فضای موشک باران و وحشت را فراموش می کند؟ جهت ما جنگ امری ملموس است ولی در آن شرایطی که بازی می کردیم، باور کنید دگرگون بودیم. یک فرزند که نقش کودک سوری را بازی می کرد از صدای شلیک گلوله ترسیده بود و هنگامی که به او نگاه می کردم یاد هزاران هزار فرزند ای که کشته شدند می افتادم. بله، هموطن ما نبودند، انسان که هستند.

    درست است در نقشه ما نبودند ولی چه بسیار فرزند هایی که قلب ارزش با این صداها ترکید. زنان و کودکان جنگ زده ما هشت سال این شرایط را سپری کردند و واقعا موقع گرفتن سکانس اشکم در می آمد. توی کار ما بعضی وقت ها یک سکانس در چند روز گرفته می شود و آدم فکر می کند سوژه بیات می شود ولی مگر این صحنه بیات می شد؟ واقعا این سکانس ها توی روحیه همه مان تاثیر گذاشت. من با وجود این که خودم بازی کرده بودم، موقع پخش، نفسم بند آمده بود.

    در سکانس هایی که حال مخاطب با رویارویی فهیمه و دیگر شخصیت ها خوب می شود و می خندد، این طور به نظر می رسد که در وهله اول حال شما هم خوب بوده هست. احیانا در لحظه متوجه موقعیت سکانس می شدید؟ خودتان هم می خندید؟

    – من در آن لحظه خیالم را راحت می کنم که قرار نیست حرف بامزه ای بزنم. نقش من خیلی کمدی نیست و در موقعیت های خاص خنده می گیرد. من تلاش کرده ام فهیمه را جدی بازی کنم. راجع به این که خنده مان بگیرد، خیلی کم پیش آمده. شرایط کار این قدر جدی است که باید تلاش کنی به سرعت و با کیفیت آن را به آخر برسانی. بارها و بارها صحنه را می گیریم و همین اتفاق از حلاوت آن جهت بازیگر کم می کند. در صحنه ای که من بهتاش را با جاروبرقی می زنم، همه خندیدند ولی همه اش مواظب بودم که به همکارم آسیب نزنم. بنابراین کم پیش می آید بخندم و مدام به فکر ظرافت های نقش هستم. این را هم بگویم که در بازیگری متنفرم از این که مجبور باشم همکارم را کتک بزنم.

    ظاهرا خیلی احساسی هستید و به نوعی شبیه خود فهیمه؟

    – روح من در فهیمه دمیده شده. باید حتما چیزی در من باشد که به کاراکتر ورود کند. بله، من همان قدر که در شرایط خاص نیرومند هستم، روحیه ای حساس دارم. بیشترین چیزی که من را متاثر می کند، کودک است و آسیب هایی که متوجه آنها هست. این ربطی به مادر شدنم ندارد و هر لحظه این طور بوده ام.

    «پایتخت» در این فصل حاشیه زیاد داشت ولی آخر آن توأم با تحسین همه گیر بود؛ حاشیه ها ناراحت تان نکرد؟

    – نه، به هیچ عنوان. جهت این که حق را باید به تماشاگر دهیم. ما یک داستانی داشتیم که به بحرانی می رسید و نیازمند یک مقدمه بود. بعضی سریع تصویر العمل نشان دادند ولی ما نباید ناراحت شویم چون خیلی ها ممکن است نخواهند صبر کنند و در لحظه حرف ارزش را می زنند. قرار نیست همه سریال را دوست داشته باشند. این کار متعلق به مردم است و حق دارند راجع به چیزی که از تلویزیون پخش می شود حرف بزنند. اتفاقا انتقادها شیرین است و نشان می دهد کار دیده شده. ما خیلی خوش اقبالیم که مورد نقد قرار می گیریم چون اگر چیزی دیده نشود، راجع به آن حرفی هم زده نمی شود. من از هیچ حاشیه ای ناراحت نمی شوم بلکه تهمت ها آزارم می دهد.

    روزنامه هفت صبح – احمد رنجبر و مرجان فاطمی

    واژه های کلیدی: سریال | فرزند | بازیگر | بازیگری | بازیگران | محسن تنابنده | اخبار فرهنگی و هنری

    خیلی سخت/ خیلی شیرین , پایتخت از زبان «فهیمه»

    خیلی سخت/ خیلی شیرین , پایتخت از زبان «فهیمه»

    دانلود

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار