چندی قبل در دفترش میزبان مان بود. یک سوی میز کارلوس کی روش و مترجمش آرین قاسمی نشسته بودند و سوی دیگرش سعید اکبری، محسن معتمدکیا و من. معمولا عادت داشتیم که او
ناگفتههایی از تصویری که میخواستیم روز وداع کی روش با کشور عزیزمان ایران منتشرش کنیم!
عبارات مهم : ایران
چندی قبل در دفترش میزبان مان بود. یک سوی میز کارلوس کی روش و مترجمش آرین قاسمی نشسته بودند و سوی دیگرش سعید اکبری، محسن معتمدکیا و من. معمولا عادت داشتیم که او را در روزهای برنامه ریزی تمرین یا قبل از مسابقه با ته ریش و کمی غیر مرتب ببینیم. این بار ولی نسبت به آخرین ملاقات مان اقلا از روسیه و روزهای قرعه کشی جام جهانی که بیش از ۵ ماه قبل بود، لاغرتر و شکسته تر شده است بود و اصلا قابل مقایسه نبود با نخستین ملاقات مان در سال ۱۸۹٫ او حتی شباهتی نداشت به تصویر بالای اتاقش. تابلوی نقاشی شده است ای از تصویر معروفی که در روز بدرقه تیم ملی در سالن ۱۲هزار نفری آزادی گرفته شده است بود.
ناگفتههایی از تصویری که میخواستیم روز وداع کی‌روش با کشور عزیزمان ایران منتشرش کنیم!
خسته تر، پیرتر و خمیده تر. کاملا هنگامی که راه می رفت، قامتش پر بود از خستگی و کمی خمیدگی. این شایعات اخیر حسابی روی مخم رژه می رفت. خیلی سبک و سنگین کردم. دنبال فرصتی بودم تا از او بپرسم راجع به شایعه شدت یافتن بیماری اش. ولی اصولا ادم خاصی هست. اصلا علاقه ای به حرف زدن راجع به پرسشها شخصی اش ندارد. با فرزند ها مشورت کردیم و منصرف شدیم. در حین مصاحبه پا شد و رفت پشت میز کارش تا برنامه افزایش به جام جهانی را بردارد و بیاورد. هنگامی که داشت از کنار تابلوی روی دیوار رد می شد، عکسش را گرفتم. تصویر خوب گویای عوض کردن دو حالت سرمربی هست. یکی خیلی خسته و دیگری حسابی سرحال و خندان.
عکس را نشانش دادم. بی تردید کی روش یکی از آنهایی است که حسابی با خوش تیپی اش حال می کند و به خوبی می شود این را در رفتارهایش دید. نخستین بار نبود که تصویری را دوست نداشته باشد. می گفت این تصویر را دوست ندارد. می گفت خیلی پیر افتاده. راستش با خودمان فکر می کردیم تصویر را نگه داریم جهت روزی که کی روش از کشور عزیزمان ایران می رود.
چندی قبل در دفترش میزبان مان بود. یک سوی میز کارلوس کی روش و مترجمش آرین قاسمی نشسته بودند و سوی دیگرش سعید اکبری، محسن معتمدکیا و من. معمولا عادت داشتیم که او
آن روز او با خنده و خیلی شاد از این می گفت که برایش هیجان انگیز بوده که فدراسیون کشور عزیزمان ایران برایش پیشنهاد تمدید قرارداد داشته ولی واقعا تمرکزش روی آن قرارداد نیست و می خواهد زیاد تمرکز کند که بتواند در جام جهانی موفق باشد. او به صورت دقیق راجع به جام ملت های آسیا هم توضیح داد. اینکه راه موفقیت آنجا هم چیست ولی تاکید کرد نمی خواهد فعلا راجع به آینده خیلی درگیر شود . گفت امروز برایش مهم است ولی جهت آینده هم اعتبار سازی می کند.
او ولی هنگامی که تصویر پیرشده اش را دید، درنگی کرد و گفت: «این تابلوی روی دیوار را هم دوستش ندارم. تصویر به اصرار عباس(یکی از فرزند های زحمتکش تیم تدارکات تیم ملی) روی دیوار است و خودم دوستش ندارم. می دانم نقاشی است و برایش زحمت کشیده اند ولی راستش خیلی صورت ام عوض شده است و خیلی دوست ندارم عکسم روی دیوار باشد. می خواهم انقلاب کنم و همه این تصویر ها را بردارم ولی زورم به این فرزند ها نمی رسد(این ها را با لبخند می گفت)»
کارلوس بی تردید سنش در این ۷ ساله اوج رفته و حالا این مربی ۶۶ ساله آن مربی زیر ۶۰ سالی که حسابی خوش ظاهر به کشور عزیزمان ایران آمد نیست. همه مان می دانیم و اصلا قابل کتمان نیست که او در این یکی دو سال چند عمل درمانی کولون داشته و مثل خیلی از همسالانش احتمالا با خود فکر می کند روز بازنشستگی برایش کی فرا می رسد.
ناگفتههایی از تصویری که میخواستیم روز وداع کی‌روش با کشور عزیزمان ایران منتشرش کنیم!
او ولی آدمی است که تا لحظه آخر می جنگد. اگر امروز بر اساس اصول حرفه ای از این می گوید که هنگامی که قرار نیست سال بعد روی نیمکت تیم ملی کشور عزیزمان ایران باشد، نیازی نیست که در مراسم قرعه کشی جام ملت ها هم شرکت کند، خیلی حرفه ای سخن گفته هست.
او نشسته و جهت تیمش که مسئولیتش را امروز در اختیار دارد، کار می کند. این قدر این مدت در کمپ بوده که صدای فرزند های حفاظت فیزیکی در آمده هست. می گویند تا ۳ صبح می ماند و امان ارزش را بریده هست. خودش می گوید: «ما کارمان را می کنیم. اگر بقیه اولویت ارزش تیم ملی نیست و ما استارت اردوی جام جهانی را با ۴ نفر می زنیم، ملالی نیست. فقط به این دوستان بگویید تا به مردم بگویند در سال جام جهانی، اولویت ارزش تیم ملی نبود و فقط حرفش را زدند.»
چندی قبل در دفترش میزبان مان بود. یک سوی میز کارلوس کی روش و مترجمش آرین قاسمی نشسته بودند و سوی دیگرش سعید اکبری، محسن معتمدکیا و من. معمولا عادت داشتیم که او
این واقعیتی است که تیم ملی بی بازیکن قدم در مسیر جام جهانی گذاشت، در گروهی که سخت ترین گروه تاریخ مان در جام جهانی است و با تیم قهرمان اروپا و مدعی اول قهرمانی دنیا همگروه شده است ایم. او ولی هراسی ندارد و حتی اگر خسته باشد، اگر بیمار هم باشد این طور که دوستان شایعه ساز با هیجان راجع به اش می نویسند و انگار خوشحالند، مثل یک لیدر پیش افتاده و تیمش را به پیش می کشد.
او جهت هدفش می جنگد حتی اگر مثل صحنه نهایی فیلم ال سید، قرار باشد جنازه اش را بر اسب بنشانند تا پیروزی به دست بیاید.
ناگفتههایی از تصویری که میخواستیم روز وداع کی‌روش با کشور عزیزمان ایران منتشرش کنیم!
قطعا کی روش ایرادهای زیادی در واکنش‌ها و برخوردهایش دارد. قطعا خیلی از منتقدانش می توانند متهمش کنند به اینکه بیش از همه به فکر منافع شخصی خودش است و شاید خیلی از این ایرادها وارد باشد ولی یک حقیقت راجع به او غیرقابل کتمان هست، اینکه با همه ایرادهایی که دارد جهت هدفش و در مسیر موفقیت تیم ملی، لحظه ای گامی به عقب نمی گذارد و این علت علاقه ای است که در دل هواداران بی شمارش ایجاد کرده هست. حتی اگر بهای این تلاش او جهت فوتبال مان گزاف باشد !
واژه های کلیدی: ایران | تصویر | دیوار | فرزند | تصویری | جام جهانی | جام جهانی | اخبار ورزشی و نتیجه های مسابقات
