شاید جهت شما هم اتفاق افتاده باشد که بیرون از خانه، مردی حریم شخصی تان را نقض کرده و به شما آزار برساند. این آزار که می تواند شکل های مختلفی داشته باشد، در درجه ی اول احساس امنیت تان را زیر سؤال می برد، سپس جهت برقراری دوباره ی احساس امنیت، شما را به تکاپو می اندازد و بعد با ترکش هایی که از خود به جا می گذارد، بقیه ی روزتان را خراب می کند.

مدیریت مزاحمت های جنس مخالف در حین کار

در این مقاله سه نمونه از موقعیت های آزار به همراه روش های مواجهه و مقابله با آن ها را، در قالب سه موقعیت داستانی برایتان بازگو می کنم.

داستان اول: شروع سفر
صبح یک روز بهاری ست. زن جوانی به نام زهره به قصد رفتن به محل کار از منزل بیرون می زند، در مسیرش تا ایستگاه تاکسی از محلی گذر می کند که رفت و آمد چندانی در آن نیست. در همین حین یک مرد رهگذر در حین عبور از کنارش کلمه ی ناشایستی به او می گوید…

تحلیل داستان: اتفاقی که جهت زهره می افتد، یکی از مرسوم ترین انواع آزار در بین زن ها به خصوص زنان جوان است که در روان شناسی «آزار کلامی» و در زبان عامه به عنوان «متلک گویی» آشنا می شود. با این که در این شکل از آزار مانند دیگر شکل های آن، نوعی خشونت نسبت به فرد قربانی اعمال می شود، ولی به دلایلی مثل گذرا بودن و یا وارد نکردن آسیب جسمانی به قربانی، از لحاظ روان شناسی فرد چندان توجهی به آن نمی کند.

در برابر متلک چه کنیم؟
ناآگاهی از شیوه های صحیح مدیریت خود در مواجهه با این موقعیت می تواند پیامدهای آن را بدتر کند.

بعضی بانوان شاغل اغلب با مزاحمت هایی در محیط کار به وسیله همکاران مرد خود مواجه می شوند، چگونه می توانیم با این

به خودتان اعتماد کنید. اجازه ندهید احساس ناامنی، اعتمادبه نفس و خود کنترلیِ شما را ضربه فنی کند. به توانایی تان جهت عبور بی دردسر از این موقعیت اعتماد کنید و آرامش را به خودتان هدیه کنید.
پاپیچ مزاحم نشوید! مزاحمان کلامی اغلب زمانی به سراغ شما می آیند که تنها هستید و در مکان و یا وقت خلوتی قرار دارید. در این موقعیت که کمترین شانس را جهت دفاع از خودتان دارید، از توقف کردن و یکه به دو کردن با آن ها بپرهیزید.
بی محلی کنید. این گروه از آزارگران، طالب توجه جنسی هستند. اگر این توجه را ولو به صورت منفی به آن ها بدهید ممکن است تقویت بشوند و مزاحمت بیشتری جهت شما ایجاد کنند. یادتان باشد بی توجهی بدتر از توجه منفی هست. بعد آزار آن ها را با بی توجهی تلافی کنید.
فقط روی خودتان حساب کنید. اگر مزاحمت در جای شلوغی برایتان اتفاق افتاد، به امید کمکِ دیگران، جار و جنجال راه نیندازید، چون مردم به خانمی که با یک مرد درافتاده اغلب نگاه خوبی ندارند و کمک چندانی به او نمی کنند. بعد فقط روی توانایی های خودتان حساب کنید.
موقعیت تان را عوض کردن بدهید. از محلی که شخص مزاحم حضور دارد دور شوید و به جای امن تری بروید.
کمک بخواهید. اگر فرد مزاحم دست بردار نیست، از کسی که می تواند به شما یاری کند و یا از پلیس، بخواهید که در محل حاضر شود.

داستان دوم: مسیر
لیلا، دانشجوی سال دوم، در تاکسی نشسته و در صفحه ی گوشی اش غرق شده است است که ناگهان احساس می کند چیزی قلقلکش می دهد، به سمت آن نگاه می کند…

تحلیل داستان: مزاحمتی که لیلا با آن مواجه می شود کمتر از موقعیت زهره مرسوم است و در روان شناسی با نام «مالش دوستی» آشنا می شود. مالش دوستی موقعیتی است که یک مرد غریبه بدن یک زنِ ازهمه جا بی خبر را لمس می کند و در طی لحظات لمس پیش خود تصور می کند که با قربانی یک رابطه ی انحصاری دارد. این مزاحمت معمولاً خیلی کوتاه است چراکه فرد مزاحم سریع متوجه می شود باید موقعیت را ترک کند. اغلب، مردهای جوان این مزاحمت را ایجاد می کنند و جاهای تنگ و شلوغ مثل تاکسی، اتوبوس، مترو، داخل آسانسور و… را جهت مقصودشان گزینش می کنند.

در برابر تعرض بدنی چه کنیم؟
جهت مواجهه با مالش دوستان این کارها را انجام دهید:

به زبان بیایید. مزاحمان مالش دوست، اغلب آدم هایی منفعل و منزوی هستند که از راه لمس کردن قربانی خود، احساس می کنند بر او قدرت و تسلط دارند. اگر سکوت کنید، این تصور او را تأیید کرده و خودتان را در موقعیت آزار نگه داشته اید.
صریح و قاطع باشید. نگویید «ببخشید، لطفاً و…»، بلکه با قاطعیت و صراحت به او نگاه کنید و راجع به ی رفتارش به او تذکر بدهید.
شما بی گناهید. مالش دوستیِ فرد مزاحم، تقصیر شما نیست بعد وقت تان را با جست وجوی علت در ظاهر و رفتارتان تلف نکنید.
احساس تان را بیان کنید. با یک فرد قابل اعتماد راجع به ی اتفاقی که برایتان افتاده و احساسات بدی که پیدا کرده اید صحبت کنید.

داستان سوم: مقصد
نغمه مدتی است که متوجه تغییراتی در واکنش‌ها فلان همکارش شده است ولی مبنا را بر بی توجهی قرار داده است تا اینکه یک روز بعدازظهر، درحالی که ساز رفتن را می زند، آن فرد جلویش را می گیرد و حرف های نامربوطی می زند…

مدیریت مزاحمت های جنس مخالف در حین کار

تحلیل داستان: مزاحمت در محیط کار، تحصیل، درمان و… معمولاً از طرف کسی به وجود می آید که جهت قربانی آشناست، به همین علت روی احساس امنیت و اعتماد او اثر خاص ای می گذارد. شوخی ها، داستان ها و کنایه های جنسی، اظهارنظر راجع به ی ظاهر فرد، دادن پیشنهادهای جنسی، اصرار به ملاقات های بیرون از محل کار، سؤالات بیجا راجع به ی زندگی شخصی و جنسی، چشم چرانی کردن و لمس کردن از جمله آزارهایی هستند که در محیط کار، تحصیل و درمان می توانند ایجاد شوند.

در برابر تعرض در محیط کار چه کنیم؟
در موقعیت پیچیده ولی مرسوم تعرض جنسی در محل کار این کارها را انجام دهید:

تحمل کردن، هر لحظه ارزشمند نیست. به مزاحمتان با قاطعیت و صراحت بگویید که از رفتارش ناراحت و ناراضی هستید. اگر سکوت کنید، او آن را حمل بر رضایت و یا ناتوانی شما می کند و به رفتارش ادامه می دهد.
احساساتتان را بپذیرید. بعد از چنین موقعیتی احساس های مختلفی به سراغتان می آیند. احساساتی مانند خشم، تنهایی، انزوا، آسیب پذیری و درماندگی. احساساتتان را سرکوب نکنید، بلکه آن ها را بیان کنید و یا بنویسید.
ایراد از شما نیست. اگرچه ظاهر می تواند احتمال مزاحمت را زیاد کردن بدهد، ولی معمولاً ایراد از فرد قربانی نیست، آیا که این موقعیت جهت گروه های مختلفی از زن ها اتفاق می افتد. بعد بابت این قضیه احساس گناه نکنید.
خود را منزوی نکنید. شما نیاز دارید روابط تان را مدیریت کنید و روابط سازنده ایجاد کنید نه اینکه روابط تان را کم کنید. جهت مثال می توانید مرزگذاری کنید.
نقش قربانی را بازی نکنید. بازی کردن نقش قربانی باعث می شود که در موقعیت آزار باقی بمانید و مزاحمت به دفعات برایتان تکرار شود.
خودتان را در آغوش بگیرید. بعد از آزار دلتان می خواهد مرتب از خودتان انتقاد کنید، رفتارهای خودتخریب گرانه انجام دهید مثلاً سیگار بکشید یا زیاد بخورید، خودتان را نادیده بگیرید، خودتان را سرزنش کنید و به نوعی خود را بابت گناهِ نکرده تنبیه کنید. این کارها باعث می شوند که زیاد در باتلاق استیصال و احساس نداشتن کنترل بر زندگی فرو بروید و آسیب پذیرتر شوید.
موقعیت تان را عوض کنید. اگر گفت وگو مؤثر واقع نشد و از طرفی آثار مخربِ آزار در حال سرایت به بقیه ی جنبه های زندگی تان هست، عالی ترین کار را بکنید؛ از آن محیط دور شوید.
شما ارزشمندید. شنیدن حرف های بی شرمانه شما را راجع به ی ارزش و عزت نفس تان دچار تردید می کند. در مقابله با آن هر روز به خودتان بگویید که ارزشمند و توانمندید.
کمک بگیرید. روان شناس می تواند در تحلیل این اتفاق کمک شایانی به شما بکند.