پسر دانشجو که به اتهام کشتن دختر پولدار به قصاص محکوم شده است بود با اظهارنظر عجیب پزشکی قانونی، باردیگر پای میز محاکمه ایستاد.
محاکمه پسر دانشجو به اتهام قتل دختر پولدار
عبارات مهم : ماشین
به گزارش جام جم، نیمه شب بیستم دی سال ۹۱ زن میانسالی که پریشانی در صورت اش معلوم بود به پلیس آگاهی پایتخت کشور عزیزمان ایران رفت و کمک خواست. وی گفت: ظهر امروز دختر ۲۲ ساله ام به نام مینا که دانشجوست با ماشین شخصی اش از منزل مان در فرمانیه بیرون رفته. قرار بود دخترم به کافی نت اطراف محل زندگی مان برود، ولی دیگر برنگشته هست. از ظهر تا شب، هر جایی را که به ذهنم می رسید زیر پا گذاشتم، ولی هیچ اثری از مینا به دست نیاورده ام.
این زن ادامه داد: ساعت ۹ امشب بعد از ساعت ها جست و جو در سطح شهر به منزل ام برگشتم که یک پیامک وحشتناک به دستم رسید. این پیامک با گوشی تلفن مینا ارسال شده است که در آن نوشته «دخترت پیش ماست. اگر او را زنده می خواهی سه میلیارد تومان تراول چک ۵۰ هزار تومانی آماده کن. اگر پای پلیس به میان کشیده شود دیگر هیچ وقت دخترت را نمی بینی.»
محاکمه پسر دانشجو به اتهام قتل دختر پولدار
به دنبال اطلاعاتی که زن میانسال به پلیس داد تحقیقات پلیسی شروع شد. ماموران در نخستین گام مشخصات خودروی تویوتا کرولای مینا را در اختیار تمامی واحدهای گشتی قرار دادند و از مادر دختر دانشجو درخواست کردند در صورت تماس تلفنی آدم رباها وانمود کند در تلاش جهت تهیه تراول چک است.
پلیس همچنین سراغ همکلاسی های مینا رفت و به پرس و جو پرداخت. به این ترتیب مشخص شد دختر جوان آخرین بار با پسر ۲۵ ساله ای به نام سعید که هم دانشکده ای اوست، قرار ملاقات داشته هست. با افشای این ماجرا، پسر جوان در کامرانیه جنوبی پایتخت کشور عزیزمان ایران ردیابی شد و نامحسوس تحت نظر پلیس قرار داده شد و نیمه شب بیست و دوم دی ۹۱ بازداشت شد. پلیس در بازرسی منزل این پسر، مدارک شناسایی مینا را کشف کرد.
پسر دانشجو که به اتهام کشتن دختر پولدار به قصاص محکوم شده است بود با اظهارنظر عجیب پزشکی قانونی، باردیگر پای میز محاکمه ایستاد.
وی در بازجویی ها گفت: یک سال پیش در دانشکده با مینا آشنا شدم. روز بیستم دی به بهانه انجام پروژه تحقیقاتی در فرمانیه با او قرار گذاشتم. من سوار ماشین مینا شدم و از او خواستم پیش از رفتن به کافی نت، برابر یک آبمیوه فروشی در خیابان اندرزگو توقف کند. چون افسرده بودم بعد از خریدن آب پرتقال، در یکی از لیوان ها سم سیانور ریختم تا خودکشی کنم.
وی ادامه داد، ولی آبمیوه آغشته به سم را اشتباهی به مینا دادم. دختر جوان بلافاصله بعد از نوشیدن آب پرتقال جان سپرد. من که بشدت ترسیده بودم جنازه اش را به سوهانک بردم و دفن کردم. چون می دانستم اوضاع مالی خانواده مینا خوب است به فکر باجگیری افتادم. ماشین مینا را هم در مسیر بازگشت به منزل ام در یک کوچه خلوت رها کردم.
پس از اعتراف های تکان دهنده پسر دانشجو پلیس جسد را در بزرگراه سوهانک پیدا کرد. به این ترتیب سعید پای میز محاکمه ایستاد.
محاکمه پسر دانشجو به اتهام قتل دختر پولدار
در آن جلسه پدر و مادر مینا جهت قاتل دخترشان حکم قصاص خواستند.
سعید نیز منکر قتل عمدی شد و ادعا کرد مینا را دوست داشته و فوت او یک اتفاق بوده است.
پسر دانشجو که به اتهام کشتن دختر پولدار به قصاص محکوم شده است بود با اظهارنظر عجیب پزشکی قانونی، باردیگر پای میز محاکمه ایستاد.
در آخر جلسه هیات قضایی سعید را به اعدام، شلاق و زندان محکوم کرد. ولی در آن میان پزشکی قانونی در گزارشی عجیب اعلام کرد DNA به دست آمده از بقایای جنازه با DNA پدر و مادر مینا مطابقت کامل ندارد.
جزییات دومین محاکمه
محاکمه پسر دانشجو به اتهام قتل دختر پولدار
به این ترتیب و با اعلام گزارش نهایی پزشکی قانونی حکم قصاص شکست تا در این باره آزمایش های تخصصی انجام شود. با بررسی و آزمایش های مورد نیاز جهت مشخص شدن هویت جسد و گزارش دوباره پزشکی قانونی، پرونده باردیگر جهت پیگیری به دادگاه کیفری یک استان پایتخت کشور عزیزمان ایران فرستاده شد.
در جلسه پیگیری به این پرونده که در شعبه دهم به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور یک قاضی مستشار تشکیل شد مادر مینا که همراه سه پسرش در دادگاه حاضر شده است بود جهت سعید حکم قصاص خواست. سپس متهم در جایگاه خاص ایستاد و گفت: باور کنید من قصد کشتن مینا را نداشتم. من جهت خودکشی سم سیانور تهیه کرده بودم. آن را داخل آبمیوه ریختم. ولی هنگامی که قصد داشتم سینی آبمیوه را از پنجره ماشین به مینا تعارف کنم لیوان ها جا به جا شد و من متوجه این عنوان نشدم. مینا به محض این که آبمیوه را نوشید از طعم تلخ آن شکایت کرد. قبل از این که بتوانم به او بگویم باقی آبمیوه را نخورد، حال مینا بد شد و جان سپرد.
وی ادامه داد: می خواستم او را به بیمارستان ببرم، ولی چون نفس نمی کشید ترسیدم و او را به انباری منزل پدرم بردم. آنجا بود که فکر باجگیری از خانواده او به سرم زد. با گوشی تلفن همراه مینا پیامکی جهت مادرش فرستادم و از او پول خواستم. همان موقع در انباری از جنازه تصویر گرفتم تا آن را جهت مادرش ارسال کنم، ولی نشد. بعد از این ماجرا جنازه را به بزرگراه سوهانک بردم و دفن کردم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: می دانم مقصر قطعی فوت دختر جوان من هستم. ولی باور کنید من انگیزه ای جهت کشتن او نداشتم.
در آخر جلسه، هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
واژه های کلیدی: ماشین | پزشکی | دانشجو | آبمیوه | دانشجو | قانونی | اخبار حوادث
