بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اخبار حوادث محاکمه مردی که از وحشت بی‌آبرویی زنش را کشت

    یک سال قبل مأموران پلیس باخبر شدند که زنی جوان در خانه‌اش به قتل رسیده ‌است. همسایه‌ها که این عنوان را به پلیس گزارش دادند، گفتند همسران با هم دعوا کردند و شوهر

    محاکمه مردی که از وحشت بی آبرویی زنش را کشت

    عبارات مهم : بیماری

    یک سال قبل مأموران پلیس باخبر شدند که زنی جوان در منزل اش به قتل رسیده هست. همسایه ها که این عنوان را به پلیس گزارش دادند، گفتند همسران با هم دعوا کردند و شوهر با واردکردن ضرباتی همسرش را به قتل رساند.

    به گزارش شرق؛با توجه به آنچه گفته شد، پلیس به منزل مقتول رفت و جسد غرق در خون رکسانا، زن جوان، را پیدا کرد.

    پلیس، رضا -شوهر این زن- را بازداشت و به اداره آگاهی انتقال یافته کرد. مأموران در ادامه از همسایه ها که شاهد این پرونده بودند، تحقیق و پرس وجو کرد. یکی از همسایه ها گفت: این زوج با هم اختلاف داشتند و صداهایی که از داخل منزل ارزش می آمد، نشان می داد که آنها خیلی درگیرند. روز اتفاق هم سروصدا از منزل بیرون آمد و بعد از چند دقیقه رکسانا، درحالی که خون آلود بود، از منزل بیرون آمد. ما می خواستیم به پلیس زنگ بزنیم، ولی رکسانا مانع شد و گفت اگر این کار را بکنید آبرویم جلوی خانواده ام می رود، با برادرشوهرم تماس بگیرید و او را خبر کنید.

    محاکمه مردی که از وحشت بی‌آبرویی زنش را کشت

    سپس رضا، رکسانا را به منزل برد، آنها جروبحث می کردند و رضا داد می زد که تو آبروی من را جلوی همسایه ها بردی. بعد از چند دقیقه، دیگر هیچ صدایی نیامد و بعد هم متوجه شدیم که این زن کشته شده است است.

    هنگامی که از رضا بازجویی شد، به مأموران گفت: مدت ها بود که داروی اعصاب مصرف می کردم و حال خوبی نداشتم. دچار بیماری افسردگی بودم. شب اتفاق هم با همسر و فرزندم به دورهمی رفته بودیم، حالم بد شد و به همسرم گفتم داروهایم را بدهد، ولی او گفت صبر کن به منزل برسیم برایت دمنوش آرام بخش درست می کنم و حالت بهتر می شود. هنگامی که به منزل رسیدیم من همچنان حالم بد بود و بی قرار بودم. به سمت اتاق دخترم رفتم، هنوز نخوابیده بود. به او گفتم آیا نخوابیده و با او دعوا کردم. دخترم سروصدا و گریه کرد و من هم چند سیلی به او زدم، همسرم در حمایت از دخترم به من گفت آیا او را زدی و نباید این کار را بکنی، من هم با همسرم درگیر شدم و گفتم به تو ربطی ندارد.

    یک سال قبل مأموران پلیس باخبر شدند که زنی جوان در خانه‌اش به قتل رسیده ‌است. همسایه‌ها که این عنوان را به پلیس گزارش دادند، گفتند همسران با هم دعوا کردند و شوهر

    درگیری من و همسرم اوج گرفت و من به آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم و چند ضربه به پایش زدم، او بیرون رفت و از همسایه ها کمک خواست؛ آبرویم را جلوی همه برد و حالم بدتر شد، هنگامی که به داخل منزل آمدیم به او گفتم نباید چنین کاری می کرد و آبروی من را جلوی همه می برد. کنترل خودم را از دست دادم، اصلا حالم خوب نبود، دو ضربه چاقو به شمکش زدم. رکسانا دیگر نفس نکشید و خون همه جا را برداشت، من کمک خواستم ولی کسی نتوانست به او کمک کند. این مرد راجع به اختلافش با همسرش گفت: ما هر لحظه باهم درگیری داشتیم؛ سر مسائلی که در خانواده هایمان ایجاد می شد، با هم دعوا می کردیم. ضمن اینکه مدتی بود که من بی کار شده است بودم و سرکار نمی رفتم و این عنوان درگیری ما را زیاد کرده بود.

    پس از اعترافات او، خانواده مقتول بازجویی شدند. آنها تأیید کردند که بین مقتول و شوهرش اختلاف بود و اعلام کردند که خواستار قصاص متهم هستند. همچنین با توجه به ادعای متهم راجع به بیماربودنش بازپرس او را جهت بررسی روانی به دکتر قانونی معرفی کرد. متخصصان بعد از بررسی متهم اعلام کردند هرچند او دچار بیماری افسردگی هست، ولی مسئول اعمال خود است و بیماری اش علت قتل نبوده هست. با تکمیل تحقیقات و شکایت اولیای دم پرونده جهت پیگیری به شعبه ١١ دادگاه کیفری استان پایتخت کشور عزیزمان ایران ارسال شد. متهم به زودی پای میز محاکمه می رود.

    واژه های کلیدی: بیماری | خانواده | اخبار حوادث

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار