بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اخبار فرهنگی و هنری سودای شهرت و پول؟!

    فوتبالی های قدیمی تعریف می کنند که پرسپولیس در سال های قبل از انقلاب تک ستاره ای داشت به نام صفر ایرانپاک. بازیکنی که هنوز که هنوز است سلطان گل داربي نامیده می

    سودای شهرت و پول؟!

    سودای شهرت و پول؟!

    عبارات مهم : ستاره

    فوتبالی های قدیمی تعریف می کنند که پرسپولیس در سال های قبل از انقلاب تک ستاره ای داشت به نام صفر ایرانپاک. بازیکنی که هنوز که هنوز است سلطان گل داربي نامیده می شود و روی هفت گلی که به تاج آن روز زده بود، هنوز گلزنی نیامده که این هفت گل را ارتقا دهد. روزی روزگاری همین بازیکن ظاهرا به خواست يكي از نشريات پرطرفدار و جنجالي دهه٥٠ جهت چاپ روی جلد آن نشریه می نشیند کنار ستاره سینمای آن سال ها، شورانگیز طباطبایی، تا تصویری بگیرند از دو تک ستاره دو دنیای کاملا متفاوت فوتبال و سینما. عكسي که خیلی هم محبوب می شود. ولی فردایش هنگامی که صفر پا به کلوب مي گذارد؛ علی عبده مالک و مدیر و همه کاره پرسپولیس او را که مي بيند، میهمانش می کند به یک فحش چارواداري و يك سيلي محكم؛ كه این چه کاری بود که کردی و پرستیژ باشگاهت را زیر پرسش بردی.

    آن سوی داستان هم بوده. هنرپیشه جماعت، هنرمند جماعت، سینماگر جماعت که آن روزها فوتبالی ها را داخل آدم حساب نمی کردند که. سینما حتی آن سینمای آبگوشتی که امروزه فیلمفارسی خوانده می شود هر چه باشد جهت خود موجودیت فرهنگی و هنری قایل بود و جهت رهروانش فخر فرهیختگی. آنان را چه به فوتبالی جماعت؛ که تنها کاری که ازشان برمی آید توپ بازی است و دویدن دنبال توپ؟

    بله برادر جان؛ چنین حکایاتی زیاد می گویند.

    حکایت امروز
    مرزی بین فوتبال و سینما بود؛ ولی هر چه وقت گذشت و طرفین به کارکردهای ارزش اندیشیدند ترک خورد و کم رنگ و کم رنگ تر شد. حالا شاید پنج قرن بعد از آن سیلی آبداری که صفرخان نوش جان کرد تا دیگر هوس نکند با ستاره ای تصویر بازی راه اندازد؛ جماعت فوتبالی و سینمایی چنان جیک و پوک های آشکار و نهانی دارند و چنان جون در یک قالب شده است اند که بیا و ببین. حالا دیگر در ضیافت فوتبالی ها اگر چشم بچرخانی فقط و فقط ستاره می بینی که نشسته و منتظر است فوتبال بازی پیدا شود و بچیندش. سینمایی ها هم در گعده هاشان حتما چند فوتبالیست را زینت المجلس دارند که به رفقا فخر بفروشند که بیا و ببین که فرهاد لنگی سوراخ کن را ما پیش خود داریم مثلا.

    بله برادر جان؛ چنین حکایاتی زیاد داریم ما امروز. اصلا بگذریم از این که امروزه روز، هنرپیشه ای داریم که فوتبالیست بوده و دویده و عرق ریخته و گل زده تا بیاید و در تلویزیون بازی کند و بعد هم راه به سینما باز کند. ولی فوتبالیستی که هنرپیشه بوده باشد؟ حاشا.

    یک از هزار رو
    داستان فوتبالیست ها و سینماچی ها هزار روی دیگر هم دارد؛ که این روزها نهصد و نود و نه تای آن را در این اینترنت می بینیم. ماجرای دوستی است و علاقه و در ادامه اگر خدا بخواهد ازدواج. فوتبال بازهای امروز که آن فوتبال بازهای نیم قرن پیش نیستند که اگر کسی ادعا می کرد ننه هشتاد ساله ارزش را از صد متری دیده لات بازی ارزش گل کند و دست به قمه و قداره ببرند. فوتبالیست های امروز همه عضله نیستند و از مخ ارزش هم کار می کشند و می دانند که حاصل ضرب شهرت و پول خودشان و طرف می تواند شهرت و پول ارزش را نه دو برابر که صد برابر کند.

    چنین می شود که همه جا پر می شود از سینمایی ها و فوتبالیست هایی که در کنار هم جنجال می سازند و تصویر و فیلم بار می گذارند و در آخر هم اگر کارشان به فرجام نرسید؛ راه حاشا باز است و ادعای پرونده سازی پاپاراتزی ها و البته جهت کم روتری هاشان هم: عدم تفاهم.

    نخستین ها
    آن اول ها هنگامی که فوتبالیستی با هنرپیشه ای ازدواج می کرد؛ نه این که کار بدی کرده باشد؛ نه؛ ولی نمی دانم به چه علت دوست نداشت این عنوان را در بوق و کرنا کند. ماجرای فقیهه سلطانی و جلال امیدیان را که یادتان نرفته؟ یک رابطه تروتمیز و زیبا؛ که یک هزارم روابط امروزی هم رویش مانور داده نشد؛ البته شاید چون نه اینترنت آن روز اینترنت امروز بود، نه فقیهه سلطانی ستاره ای چنان پررنگ و نه جلال امیدیان فوتبالیستی که بشود تصویر یا تیتر یکش کرد. ولی بی تردید افتخار نخستین بودن را در این عرصه باید به آن دو داد.

    سکه هزار رو
    این سکه هزار رو دارد و هر بار با یک رویش طرفیم. یک روی ارتباط فوتبالیست جماعت و سینمایی جماعت می شود رابطه قوچی تیم ملی با ساره بیات؛ که یعنی این فوتبالیست می رود با خواهر یک بازیگر ازدواج می کند و بعد می بینیم خودش و همسرش هم مثل یک بازیگر توی دید رسانه ها قرار می گیرند.

    یک رویش می شود جار و جنجال و درگیری و دستگیری. از آن نوع که یکی دو سال پیش خواندیم راجع به بازیکن معروف فوتبال (ش.ر) که به همراه بازیگر زن سینما به نام (ب.ب) در پارتی شبانه لواسان دستگیر شده است بودند.

    رابطه همکارانه یک مربی خوش مشرب با یک بازیگر زن مشهور که فعالیت هایی آشکار و نهان در مناطق شمالی پایتخت کشور عزیزمان ایران دارند؛ روی دیگر این سکه هست. رابطه همکارانه ای که درنهایت به این جا ختم شد که جناب مربی زن و فرزند را رها کرد به امان خدا؛ که سینما جالب تر بود‍! رابطه باعشق تکذیب شده است هم یک روی این سکه هست. مثل رابطه و ازدواج قریب الوقوع علیرضا حقیقی و الناز شاکردوست؛ که هم تکذیب شد و هم منتشرکنندگان خبر، ترساندن به شکایت شدند.

    یک رو هم ماجراهای فوتبالیستی با یک زن بازیگر که فوتبالیست صدای عشقش را با اسپیکر گوشی جهت دوستان در رختکن تیم ارزش پخش می کرده و می خندیده و حالا گفته اند که زن بازیگر گفته به هر قیمتی از او انتقام خواهد گرفت.

    سعید و ترلان
    داستان بازیگران و فوتبالیست ها در سال های اخیر فینال جنجالی کم نداشته هست. فینالی که قطعا از زیاد فیلم هایی که همان بازیگران بازی می کنند، دراماتیک تر و سوزناک تر بوده هست؛ به عنوان نمونه چه کسی می توانست فرجام رابطه سعید عزت اللهی و ترلان پروانه را حدس بزند که چنین سوزناک و ویرانگر به آخر خواهد رسید. هنگامی که سعید عزت اللهی در روزهای محبوبیت و بروبرویش زیر یکی از پست های ترلان پروانه جوان کامنتی گذاشت؛ شاید خودش هم فکرش را نمی کرد که این کامنت تا این حد جنجالی خواهد شد. آن کامنت ولی کار خودش را کرد و باعث شد گمان رود رابطه عاطفی بین این دو برقرار شده است است.

    درواقع ماجرا از جایی شروع شد که سعید عزت اللهی در یکی از پست هاي ترلان پروانه در صفحه شخصی اش کامنتی با عنوان «فوق العاده بود بهترینم» قرار داد و ترلان پروانه او را منشن کرد و نوشت: مرسی عزیزم. ولی عزت اللهی که این داستان را کلید زده بود، خود خیلی سریعتر پشیمان شد و اعتراضش را علنی کرد. این فوتبالیست که آن روزها در معرض حواشی گوناگونی «از داستان عکاس کلوب روستوف بگیرید تا شایعه ارتباط او با یکی از بازیگران سینما» بود؛ به سرعت رابطه اش با ترلان پروانه را تکذیب کرد و حرف هایی زد که ظاهرا باید خیلی به ترلان پروانه برخورده باشد، آیا که ترلان پروانه در جواب فقط به یک پست کوتاه که قطعه شعری بود اکتفا کرده بود.

    دوباره ترلان
    جنجال ترلان پروانه و فرشاد احمدزاده دیگر اتفاقی بود که در این چند وقت پیش آمده هست؛ آن هم درست چند روز بعد از این که خبر ازدواج فرشاد رسانه ای شد. ماجرا چنان همه گیر شد که خیلی ها را به این فکر انداخت که شاید این دو با هم ازدواج کرده اند. ولی این بار ترلان دیگر اشتباه نکرد و در تصویر العمل به این فضا کامنت های اینستاگرامش را بست. این ماجرا فعلا به جایی نرسیده است.

    سودای شهرت و پول؟!

    ماجرای مهدی و سحر
    اما داستان مهدی طارمی و سحر قریشی همچون داستان لیلی و مجنون همه گیر شد. داستان از آن جا شروع شد که یکی از دوستان سحر قریشی که به بهانه دیدن بازی پرسپولیس در برابر الهلال به امارات سفر کرده بود؛ به بهانه تولد سحر قریشی پستی گذاشت که این پست به وسیله مهدی طارمی لایک شد! این عنوان شایعاتی را که در این مورد وجود داشت، شدت بخشید و هنگامی که چندی بعد ویدیویی نیز از این دو صورت پخش شد؛ سیلی بود که دیگر نمی شد جلویش را گرفت.

    حالا دیگر می شود گفت انتشار فیلم کوتاهی که از بازارهای ساحلی قطر گرفته شده است بود و به آنها منتسب شد، زندگی این دو سوپراستار را وارد ابعاد جدیدی کرده هست. این قبل از هر چیز تأییدکننده خبری می تواند باشد که چند ماهی بود سر زبان ها بود و حتی روزنامه خبر ورزشی نوشته بود که «طارمی از مسئولان باشگاهش خواسته جهت یکی از بازیگران زن سینمای کشور عزیزمان ایران که او را نامزدش معرفی کرده، ویزای اقامت در قطر بگیرند». آن وقت گفته شد چنین چیزی صحت ندارد و رابطه این دو ستاره اصلا جدی نبوده و با انتقال ستاره فوتبال به قطر، ارتباط آنها قطع شده است هست. حالا به نظر می رسد این ماجرا از همان ابتدا هم جدی بوده و باید ترانه مبارک بادا را به زودی جهت این دو ستاره بخوانیم.

    دوستانه
    داستان ارتباط فوتبال و سینما البته همه اش هم به رابطه عاطفی و ازدواج ربط ندارد؛ به عنوان نمونه سردار آزمون عموما با بازیگران و صورت های معروف هم سن و سال خود مطالبی را در اینستاگرام رد و بدل می کند و با امیر جعفری، هستی مهدوی، محسن تنابنده، احمد مهران فر، ریما رامین فر و … تصویر های پرشماری را منتشر کرده است یا اشکان دژاگه که عمدتا با خوانندگان ایرانی خارج از کشور ارتباط دارد و در اینستاگرام تصویرهای خود را با آنها تبادل می کند. کسانی مانند یاس یا امیرحسین مقصودلو (تتلو) …

    فوتبالی های قدیمی تعریف می کنند که پرسپولیس در سال های قبل از انقلاب تک ستاره ای داشت به نام صفر ایرانپاک. بازیکنی که هنوز که هنوز است سلطان گل داربي نامیده می

    واژه های کلیدی: ستاره | سینما | داستان | ازدواج | داستان | سینمای | فوتبال | پروانه | فوتبالی | سینمایی | فوتبالیست

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار