بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اقتصادی سرنوشت کشور را به دست جمشید بسم‌الله نمی‌دهم!

    سه هفته پیش یک گروه٣٠ نفره گردشگر گیاه‌شناس خارجی به کشور عزیزمان ایران آمدند. ماه‌ها قبل از سفرشان با من تماس گرفتند. از آنجایی که من خودم هیچ‌

    سرنوشت کشور را به دست جمشید بسم‌الله نمی‌دهم!

    سه هفته پیش یک گروه٣٠ نفره گردشگر گیاه‌شناس خارجی به کشور عزیزمان ایران آمدند. ماه‌ها قبل از سفرشان با من تماس گرفتند. از آنجایی که من خودم هیچ‌وقت با گردشگران همراه نمی‌شوم، یکی از دانشجویانم را به‌عنوان راهنمای علمی آنها معرفی کردم.

    مهم‌ترین سود این ساخت‌وسازها شده است است اشتغال تعدادی جوان‌ در بنگاه‌ها!

    حسین آخانی نوشت: سه هفته پیش یک گروه٣٠ نفره گردشگر گیاه‌شناس خارجی به کشور عزیزمان ایران آمدند. ماه‌ها قبل از سفرشان با من تماس گرفتند. از آنجایی که من خودم هیچ‌وقت با گردشگران همراه نمی‌شوم، یکی از دانشجویانم را به‌عنوان راهنمای علمی آنها معرفی کردم. قرار شد روزی صد یورو به دانشجو بدهند. هنگامی که به کشور عزیزمان ایران آمدند من را به هتل خود دعوت کردند. از قبل گفته بودند که علاقه‌مند به خرید کتاب‌های من هستند. جهت اولین‌بار بعد از ١٢ سال که کتاب‌های گلستان و خلیج فارس را نوشته بودم، حس خوش حالی و افتخار یک اثر علمی در ایجاد شد. در این مدت‌ صدها جلد کتاب را مجانی به این و آن هدیه داده بودم و نمی‌دانم چند نفر از آنها استفاده کرده‌اند. ولی آن شب علاقه‌مندان صف کشیده‌ بودند تا از من کتاب بخرند. ٣٠ جلد کتاب خریدند! آنها به سفرشان رفتند. آخر هفته به آنها ملحق شدم تا دو روز در پارک ملی گلستان همراهشان شوم.

    آنها که اغلب بازنشسته بودند و سن بالایی داشتند، با عشق وافری در این دو روز از دیدن و عکس‌برداری از گیاه های و جانوران لذت می‌بردند. هنگامی که آنها را به دره آلمه بردم و آهوان و قوچ و میش و لاله‌های سرنگون را دیدند؛ گو اینکه دنیا را به آنها داده بودم. بزرگ‌ترین ناراحتی آنها زباله بود که متأسفانه همه جا پر است و گاهی هم زباله جمع می‌کردند. به من می‌گفتند که آیا جلد دوم کتابت را نمی‌نویسی.

    سرنوشت کشور را به دست جمشید بسم‌الله نمی‌دهم!

    گفتم راستش نوشته‌ام ولی به یک نیروی کاری نیاز دارم که شش ماهی جهت من کار کند تا آماده شود، پولش را ندارم. از آنها خجالت کشیدم که بگویم هنوز بعد از ١٢ سال، کتاب تمام‌رنگی گلاسه که قیمتش فقط ١٠‌هزار تومان هست، (یعنی پول نصف پیتزا) با وجود‌ هزاران دانشجوی زیست‌شناسی در کشور عزیزمان ایران فروش نرفته هست. حاصل همراهی دانشجوی من و فروش کتاب‌های من سر جمع دوهزارو ٤٠٠ یورو – تقریبا ١٠‌میلیون تومان – جهت ما داشت. یعنی شش برابر پولی که دانشگاه به هر دانشجوی دکتری جهت تحقیقش می‌دهد. یعنی دو برابر گرنت به سال گذشته من. یعنی دو سال پول وام یک دانشجوی دکتری. ولی سود این ٣٠ نفر جهت اقتصاد کشور عزیزمان ایران چقدر بود. آنها دو هفته در کشور عزیزمان ایران بودند. در این مدت چهار راننده ون و چهار نفر جوان راهنمای تور با آنها بودند.

    اگر هر کدام شبی ١٠٠ یورو بابت هتل و ماشین و خوراک و ١٠٠ یورو هم بابت سایر هزینه‌ها خرج کرده باشند، سر جمع می‌شود ٩٠٠٠٠ یورو. با احتساب هر یور چهار هزار تومان حداقل ٣٦٠‌میلیون تومان آورده خالص این توریست‌ها جهت اقتصاد کشور عزیزمان ایران بود. اگر خطوط هوایی ما فعال بود، شاید٢٠ تا ٣٠‌هزار یورویی هم به جیب شرکت‌های هوایی می‌رفت. می‌دانید این پول چند شغل پاک ایجاد کرده هست. چقدر باید آب مصرف کرد تا ٣٦٠‌میلیون تومان درآمد ایجاد کرد؟ اگر حقوق یک جوان تازه استخدام شده است را ١,٥‌میلیون فرض کنیم با همین ٣٠نفری که دو هفته در کشور عزیزمان ایران بودند، می‌شود ٢٤٦ نفر را به مدت یک ماه و ٢٠ نفر را به مدت یک سال سر کار برد. این تنها یک مثال بود. یکی از دوستان فیس‌بوکی من پست زده بود که در سفر هوایی به شیراز اغلب مسافران خارجی بودند. خواهرم رفته بود کرمان و تعجب کرده بود که آنجا پر شده است است از توریست‌های خارجی. یک کلبه بومگردی در دو ماه در کلات و قلعه‌گنج کرمان میزبان ٤٧٠ مسافر خارجی و داخلی بوده است.

    من نه سیاست‌مدارم و نه جهت کسی تبلیغ می‌کنم. ولی دولت روحانی با تنش‌زدایی و تصویب برجام بزرگ‌ترین خدمت را در این چهار دهه به کشور عزیزمان ایران کرد. ما جهت نجات کشور عزیزمان ایران هیچ راهی نداریم جز آرامش و امنیت و زندگی صلح‌آمیز با مردم جهان. درحالی‌که تمام خاورمیانه در آتش نفرت و برادرکشی می‌سوزد، کشور عزیزمان ایران فرصتی استثنایی دارد جهت رشد. جهت استفاده درست از ظرفیت‌های گردشگری و تبلیغ فرهنگ ایرانی-اسلامی. فقط حضور توریست‌های خارجی در کشور عزیزمان ایران است که به اقتصاد ما جان می‌دهد. آن کسانی که با واکنش‌ها نابهنجار خود باعث می‌شوند تورم اوج رود و با چاپ اسکناس بین مردم پول توزیع می‌کنند، دلشان جهت کشور عزیزمان ایران و اشتغال و ازدواج جوانان نسوخته است.

    کسانی که با تخریب سرزمین کشور عزیزمان ایران جهت جمعیت ٨.٧‌میلیونی تهران، با فروش آسمان شهر جهت ١٣‌میلیون نفر خانه‌سازی می‌کنند، با ایجاد رد پای اکولوژیکی، سرزمین شکننده کشور عزیزمان ایران را ویران می‌کنند. گردوخاک کمترین دستاورد نگاه بتن‌گرایانه سازه‌ای‌هاست. ریزمرگی که به گلوی مردم خوزستان می‌رود، نتیجه ویرانی‌هایی است که نگاه بتن‌گرایانه بعضی با نسخه‌های سد‌سازی و انتقال آب به ارمغان آورده هست. همان‌هایی که آب پنج سد را در پایتخت کشور عزیزمان ایران مصرف و با سیاست‌های خود شهرها را بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌کنند، دلشان جهت اشتغال جوانان نمی‌سوزد. زیاد این ساخت‌وسازها به دست کارگران زحمتکش افغان صورت می‌گیرد.

    سه هفته پیش یک گروه٣٠ نفره گردشگر گیاه‌شناس خارجی به کشور عزیزمان ایران آمدند. ماه‌ها قبل از سفرشان با من تماس گرفتند. از آنجایی که من خودم هیچ‌

    مهم‌ترین سود این ساخت‌وسازها شده است است اشتغال تعدادی جوان‌ در بنگاه‌ها! نگرشی که نتیجه‌اش شده است است کوه‌خواری، رودخانه‌خواری، تالاب‌خواری، جنگل‌خواری، جزیره‌خواری، دریاخواری، نفت‌خواری، معدن‌خواری، خاک‌خواری و آب‌خواری. ما باید از وقت امنیت در کشور عزیزمان ایران استفاده کنیم و به‌ جای بتن‌کاری‌های امثال شهردار تهران، بار دیگر روستاها را با کاهگل بیاراییم. ما باید قنات‌ها را احیا و آنها را محلی جهت جذب توریسم بین‌المللی کنیم. ما می‌توانیم با جذب توریست خارجی در کلوت‌های لوت، ریشه قاچاق مواد مخدر را جهت هر لحظه بخشکانیم. سرزمین و مردم سیستان‌وبلوچستان با فرهنگ غنی یکی از جذاب‌ترین بخش‌های ایران‌زمین هستند که با گسترش توریست می‌توان آنها را از چنگال قاچاقچیان و شیادان شروری مانند ریگی رها کرد.

    سرزمین بختیاری توانمندی جذب‌ میلیاردها دلار را دارد. ما باید محصولات بومی خود را تولید کنیم نه محصولات آغشته به کود و سمی که ‌هزاران تن آن هر سال به شیرابه‌های سمی در کهریزک تبدیل می‌شود یا مانند پرتغال‌های سال گذشته که به دریا ریخته شد. ما با توسعه توریسم می‌توانیم فرهنگ و تمدن ایران‌زمین را به اقصی‌نقاط دنیا صادر کنیم و وحشت و وحشتی را که داعشیان و طالبانیان از مسلمانان درست کرده‌اند، به دوستی و مهربانی تبدیل کنیم. ایرانی اگر ‌هزار عیب داشته باشد، به اذعان همه دوستان خارجی من در میهمان‌نوازی در دنیا لنگه ندارد.

    رفاه آن نیست که شما هر روز پول بیشتری به دست آورید و جهت ایجاد اشتغال هم مورد نیاز نیست کشور عزیزمان ایران را به کارگاه ساختمانی تبدیل کرد. رفاه آن است که شما بتوانید در زندگی خود برنامه‌ریزی کنید و محیط‌زیست سالمی داشته باشد. تنها راه گذر از گردنه سخت بحرانی کشور عزیزمان ایران کم کردن تورم، کم کردن وابستگی به درآمد فروش نفت و جذب پول از طریق توریست است.

    مهم‌ترین شرط موفقیت اقتصاد مقاومتی توانمندی‌سازی بومی است و توسعه توریست عالی ترین راه آن هست. پولی که توریست می‌آورد خوشبختانه به جیب دولت و شهردار نمی‌رود که با آن سد گتوند و پل صدر و برج میلاد بسازند، بلکه به جیب مردمی می‌رود که زیاد کتاب می‌خوانند تا بتوانند سرزمین خودشان را به جهانیان معرفی کنند.

    به‌ همین ‌دلیل من رأی می‌دهم، رأی می‌دهم به آرامش و آشتی با دنیا، به مهار تورم تا من کارمند با حقوق ثابت بتوانم برنامه زندگی خودم را تنظیم کنم. من نمی‌خواهم آینده کشور را کسانی به دست گیرند که عقربه اقتصادشان را جمشید بسم‌الله جابه‌جا می‌کند، کسانی که دانش را به سخره می‌گیرند و با نسخه گدایانه چند شبی کابوس مردم فقیر را با سراب رابین‌هودی خود خوش می‌کنند.

    سرنوشت کشور را به دست جمشید بسم‌الله نمی‌دهم!

    منبع: شرق

    واژه های کلیدی: ایران | خارجی | اشتغال | توریست | ایرانی | توریست | فرهنگ ایرانی | اشتغال جوانان

    دانلود

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار