بلاگز

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • گت بلاگز اخبار فرهنگی و هنری زنگ‌ها جهت تلویزیون به صدا درآمده‌اند!

    این روزها رسانه ها و نشریات سراسر دنیا را این گمان که «زنگ خطر جهت تلویزیون به صدا درآمده است» پر کرده؛ که این حکایت از آخر یک دوران و به عبارت بهتر شروع یک دور

    زنگ‌ها جهت تلویزیون به صدا درآمده‌اند!

    زنگ ها جهت تلویزیون به صدا درآمده اند!

    عبارات مهم : سینما

    این روزها رسانه ها و نشریات سراسر دنیا را این گمان که «زنگ خطر جهت تلویزیون به صدا درآمده است» پر کرده؛ که این حکایت از آخر یک دوران و به عبارت بهتر شروع یک دوران تازه رسانه ای دارد. دورانی که در تمام شاخصه ها و مختصات با دوران تلویزیون متفاوت خواهد بود و آن گونه که آگاهان امر می گویند طلیعه اش را از همین حالا نیز می توان دید…

    هنوز فراموش مان نشده روزهایی را که تلویزیون چنان هجومی به دنیای رسانه ای دنیا وارد آورد که در کوتاه زمانی تمام رقبا را به حاشیه راند و خود سکان دار این اقیانوس شد. آن روزها، روزهای سیطره کامل تلویزیون بود. سیطره ای که نه تنها رادیو و روزنامه را به حاشیه راند که حتی می رفت سینما را نیز که خود نماینده ای از دنیایی دیگر بود و در وادی هنر، حیاتی پررنگ تر از وادی رسانه داشت را نیز به محاق راند.

    آن روزها تلویزیون یکه تاز دنیای اطلاعات بود؛ با تأثیرگذاری بیش از حد تصور بر زمینه های گوناگونی چون دموکراسی و حرکات دموکراسی خواهانه، آزادی بیان و دیگر مبارزات مطالبه گرانه در چهار سوی دنیا. در چنان روزگاری بود که شرکت ملل به علت اهمیت این رسانه بر دموکراسی، آزادی بیان و نیز آموزش عمومی به طور رسمی روز ۲۱ نوامبر را روز جهانی تلویزیون نامید.

    اتفاقی که آن روزها مخالفان زیادی داشت و جالب این است که هنوز هم دارد. به گمان مخالفان تخصیص داده شده است روزی مهم در تقویم به تلویزیون می توانست بزرگ نمایی نقش تلویزیون در تحولات جهانی شمرده شود و آنان تلویزیون را تنها یک وسیله اطلاع رسانی می دیدند و اعتقاد بودند هنگامی که روزهایی مانند روز جهانی آزادی مطبوعات، روز جهانی مخابرات یا روز جهانی توسعه اطلاعات وجود دارد، بهتر است تلویزیون را نیز در یکی از آن زمینه ها جا داده و در دیگر سوی نقش رسانه ها را در همه ابعاد پررنگ تر کنیم!

    اما به نظر می رسد آن جایگاه قدر قدرتی تلویزیون در دنیای رسانه درحال از دست رفتن هست. انتشار مداوم اخباری که همگی حاکی از کم کردن مخاطبان تلویزیون هستند؛ این ترساندن متوجه جایگاه تلویزیون را برجسته تر پیش چشم می آورد، به خصوص که تلویزیون به سبک سنتی به معنی انتشار یک سویه اطلاعات از مبدأ به مقصد با وجود وسایل و ابزارهای ارتباطی تازه در سرنوشت امروز چالش های بزرگی را تجربه می کند. در حقیقت واقعیت های کنونی نشان می دهند اینترنت این روزها همان موقعیتی را یافته که پنجاه سال پیش تلویزیون از آن برخوردار بود و اگر تلویزیون نتواند رویه خود را هم سو با اینترنت کند، بازنده این چالش خواهد بود.

    تلویزیون و سینما
    مخالفان قایل شدن جایگاه ابرقدرتی به تلویزیون در حقیقت در بسیاری از پندارهای ارزش چندان هم بیراه و دور از واقعیت نیستند. در حقیقت به اعتقاد این گروه با این که از اختراع تلویزیون بیش از ۱۰۰ سال می گذرد؛ ولی هنوز این جعبه تصویرهای متحرک نتوانسته فرهنگ مختص خود را به باروری رسانده و به گویشی دیگر مجموعه ای از باورها، قوانین و عادات مربوط به خود را به وجود بیاورد.

    برای درک بهتر این عنوان می شود تلویزیون را با سینما مقایسه کرد. سینما از بدو ظهور از نظر واکنش‌ها مخاطبان و فرهنگ استفاده چندان تفاوتی با امروزش نداشته و چنین که به نظر می رسد، اگر عمری جهت این هنر-صنعت باشد، در سال ها و قرن های آتی هم نباید انتظار تغییراتی شگرف را در مخاطب شناسی و نیز شیوه برقراری ارتباط با مخاطبان سینما داشت.

    درواقع از گذشته تا هنوز شیوه ارتباط سینما با مخاطبان به این نحو بوده که عده ای روی صندلی هایی در یک سالن تاریک می نشینند و به یک پرده عریض که فیلم رویش نمایش داده می شود، خیره می شوند. ولی چیزی که در مورد تلویزیون اتفاق افتاده، مجموعه ای از عادات ناپایدار بوده که البته رابطه مستقیمی با پیشرفت تکنولوژی دارد. این ناپایداری از ظاهر تلویزیون تا رفتارهای تماشاگرانش را می تواند مشمول بر باشد.

    پنجاه سال پیش، درحالی که سینما روزهای اوجش را می گذراند و سالن ها مدام پر و خالی می شدند، تلویزیون درون جعبه ای بزرگ بود و می شود گفت که زیاد وسیله ای تجملی محسوب می شد تا یک رسانه. جالب این که حتی محتوای آن نیز جهت مخاطبان چندان اهمیتی نداشت و همین که تصاویری متحرک از پشت یک شیشه به نمایش درمی آمد، کمبود سرگرمی را پر می کرد و جهت تماشاگرانش جای شگفتی داشت.

    اما امروز بعد از تکامل چندین نسل از تلویزیون از لامپی به پلاسما و ال سی دی و ال ای دی و … همچنین به وجود آمدن گونه ای از برنامه ها که خاص مدیومی در ابعاد تلویزیون هست، همه چیز دگرگون شده است هست. رقیبان جدی مانند اینستاگرام، تلگرام، شبکۀ اجتماعی فیس بوک و … و مجازی به وجود آمدند که ادامه حیات تلویزیون را با شیوه امروز به صورت جدی به مخاطره انداختند. حتی تلفن های هوشمند هم امروز می توانند تلویزیون هایی بدون مرز باشند که تنها با اتصال به اینترنت مخاطب ارزش را در دریایی از محتواهای بصری متفاوت غوطه ور می سازند.

    همین عنوان نیز باعث شده است تا در آینده ای نزدیک فرهنگ اینترنت، واکنش‌ها مخاطبان را در قبال دستگاه هایی مثل تلویزیون شکل دهد. در حقیقت از یک سو کمپانی های بزرگ پرچم دار تکنولوژی مانند اپل یا آمازون درحال توسعه گروه های محتواساز خود در قالب مجموعه های تلویزیونی هستند و بعید نیست تا چندی دیگر این تولیدات را تنها بتوان در محصولات این ابرکمپانی ها مشاهده کرد و از سوی دیگر گسترش «آی پی تی وی ها» که بستر تلویزیون تعاملی را فراهم کرده هست، فرهنگ جدیدی جهت مخاطبان ایجاد می کند.

    تلویزیون های تعاملی
    سینما پرس چندی پیش در گزارشی راجع به تلویزیون های تعاملی نوشت که در این نوع تلویزیون عرضه محتوا کاملا با تقاضای مخاطب هماهنگ است که این می تواند باعث صرفه جویی بسیاری در هزینه و وقت شود. همه گیرشدن تلویزیون تعاملی از طرفی دیگر می تواند به معنای آخر کار تلویزیون سنتی -به معنای پخش یک طرفه و انتشار یک سویه اطلاعات- قلمداد شود. می شود گفت که در تلویزیون های تازه شاهد همگرایی کامل مخاطب با دنیای وب خواهیم بود، موضوعی که از وابستگی دنیای امروز به اینترنت سرچشمه می گیرد.

    حتی همین امروز هم دیگر تلویزیون و اینترنت دو ماهیت جدا از هم نیستند و تلویزیون های نسل تازه عطش زیادی جهت اتصال به اینترنت دارند. جهت درک بهتر فرهنگ مخاطبان تلویزیون در آینده مخاطبان تلویزیون کافی است به نوجوانان و واکنش‌ها آنها نگاهی دقیق بیندازیم. یک شوخی راجع به این نسل تازه در اینترنت مرسوم شده است که می گوید آنها با تلفن هوشمندشان فیلم می بینند و با تلویزیون موسیقی گوش می کنند! این خود به تنهایی می تواند همه چیز را راجع به تلویزیون های فردا توضیح دهد!

    یگانه شدن تلویزیون و اینترنت
    وقتی به آن جا رسیدیم، می تواند به معنای یگانه شدن تلویزیون و اینترنت باشد که مهمترین پیامد این یگانگی نیز این است که تلویزیون به یک ارتباط دهنده تبدیل می شود و دیگر نقش هدایتی به وسیله محتوا را مانند آنچه امروز اتفاق می افتد، از دست خواهد داد. در حقیقت آن نقش پیامبرگونه که در بعضی رسانه ها و نزد بعضی تفکرها جهت تلویزیون قایل بودند، به طور کامل از بین می رود. با این اتفاق همچنین شاهد نسل تازه مخاطبان خواهیم بود.

    می توان گفت که نسل تلویزیون با نسل اینترنت، بازدیدکنندگان کاملا متفاوتی دارد و جهت نسل مخاطبان تلویزیون های سنتی کافی است تا جهت قطع ارتباط فقط آن را خاموش کنند و این درحالی است که نسل مخاطبان تلویزیون های تازه هرگز دوست ندارند از اینترنت جدا شوند، چراکه می خواهند با دیگران ارتباط برقرار کنند. درواقع جهت این نسل دیگر قطع ارتباط و خاموش کردن رسانه معنایی نخواهد داشت. در ادامه این بحث است که می توان این پرسش مهم را پرسید: آیا اینستاگرام، تلگرام، شبکۀ اجتماعی فیس بوک و … می توانند تلویزیون های آیندهباشند؟

    تلویزیون برابر شبکه اجتماعی
    این کارکرد را در بعضی از اینستاگرام، تلگرام، شبکۀ اجتماعی فیس بوک و … در چند وقت اخیر دیده ایم. برقراری ارتباط زنده با شمار کثیری از هواخواهان که بعضی از سلبریتی ها در ماه های اخیر در اینستاگرام یا شبکه های دیگر داشته اند یا دورهمی های کوچکتر در بعضی دیگر از شبکه ها در یک اشل و اندازه کوچک درواقع همان کار تلویزیون را انجام می دهد؛ منتهی شاید با تماشاگرانی معدود و محدود.

    زنگ‌ها جهت تلویزیون به صدا درآمده‌اند!

    درواقع می توان گفت بزرگترین چالش اینستاگرام، تلگرام، شبکۀ اجتماعی فیس بوک و … جهت تبدیل شدن به تلویزیون در گذشته نداشتن حق پخش محتوا بود که این روزها درحال از بین رفتن است و شبکه ها این روزها به سرعت دارند آن را به دست می آورند. اگر این عنوان را با فراهم کردن وقت نمایش مخاطبان به دیگران اضافه کنیم می توانیم نتیجه بگیریم که اینستاگرام، تلگرام، شبکۀ اجتماعی فیس بوک و … رسانه های تازه خواهند بود.

    امروز مخاطبان نسل تازه بیش از آن که با رسانه های سنتی مرتبط باشند، با این شبکه ها در ارتباطند. جهت درک بهتر فرض کنید شبکه فراگیری مانند تلگرام، تلویزیون داشته باشد (با توجه به این که خبر رسان تلگرام در گروه اینستاگرام، تلگرام، شبکۀ اجتماعی فیس بوک و … قرار نمی گیرد و هنوز یک خبر رسان است). ممکن است در این وضع بسیاری از فعالان رسانه جهت ساخت محتوای تلویزیون آن از رسانه های سنتی خود جدا شوند، چراکه در آن جا موقعیت بهتری جهت دیده شدن دارند.

    شبکه های اجتماعی علی رغم تلویزیون، جهت هر لحظه از زندگی طراحی شده است اند، نه این که فقط مخاطب پشت کامپیوتر یا برابر تلویزیون باشد. این شبکه ها فرصتی جهت مخاطب فراهم می کنند که علایقش را دنبال کند و عضو گروه یا کانالی باشد که اعضای آن سلیقه نزدیکی به او داشته باشند. جهت مخاطب بسیار لذت بخش خواهد بود که در گروهی با علاقه یکسان به تماشای برنامه های تلویزیونی بنشیند. در این فضاست که فشار عرضه تلویزیون با کشش تقاضای اینترنت ترکیب می شوند.

    این روزها رسانه ها و نشریات سراسر دنیا را این گمان که «زنگ خطر جهت تلویزیون به صدا درآمده است» پر کرده؛ که این حکایت از آخر یک دوران و به عبارت بهتر شروع یک دور

    روزنامه شهروند

    واژه های کلیدی: سینما | مخاطب | تلگرام | اینترنت | رسانه ای | رسانه ها | اینترنت | تلویزیون | تلویزیون | اینستاگرام | شبکه اجتماعی

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • کتاب روانشناسی به انگلیسی
  • کتاب زبان اصلی
  • کتاب خارجی
  • رفتن به نوار ابزار