۴ شهریور مردی در تماس با پلیس از ربوده شدن برادر ثروتمندش که از بارفروش‌های بازار میوه و تره بار بود، خبر داد.
جوان شیشه ای با همدستی دوستانش عموی خود را ربود/بسته بودن حساب عمو،آدم ربایان را ناکام گذاشت
عبارات مهم : پارکینگ
ایران نوشت: او گفت: «هرگز سابقه نداشت برادرم «حجت» بدون اطلاع قبلی به محل کار نیاید. به همین علت هنگامی که دیدم دیر کرد چند باربا منزل وتلفن همراهش تماس گرفتم.اما هنگامی که به نتیجه ای نرسیدم با سرایدار مجتمع محل زندگی اش تماس گرفتم و از او خواستم سراغش برود وخبری برایم بیاورد. ولی هیچ کس در منزل نبود. ازطرف دیگرسرایدار ساختمان با بررسی دوربین های مجتمع پی برد ساعت ۴ و ۱۵ دقیقه صبح دو مرد که صورت هایشان را پوشانده بودند، در پارکینگ کمین کرده و به محض ورود برادرم به آنجا، او را داخل خودروی بنزش انداخته و از پارکینگ خارج شده است اند.»
با اعلام این گزارش، مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران، وارد عمل شده است و تحقیقات جهت حل معمای این آدم ربایی شروع شد. در حالی که کارآگاهان جهت یافتن سرنخی به بازبینی فیلم ضبط شده است دوربین پرداخته بودند، نزدیک ظهر گروگانگیران ازطریق گوشی مرد ثروتمند با برادرش و وکیل او تماس گرفتند و تقاضای پول کردند. ساعاتی از این تلفن ترساندن آمیز نگذشته بود که گروگانگیران بار دیگر تماس گرفته و از رها کردن «حجت» در نزدیکی میدان فاطمی خبر دادند.
بسته بودن حساب عمو،آدم ربایان را ناکام گذاشت ، جوان شیشه ای با همدستی دوستانش عموی خود را ربود
پس از این تماس برادر گروگان، بعد از هماهنگی با پلیس و اورژانس به محلی که آدم ربایان اعلام کرده بودند رفت ومرد سالخورده را در خودروی خودش با دست، پا و چشمانی بسته یافت.«حجت» به مأموران گفت: «سحرگاه روز اتفاق مانند هر لحظه جهت رفتن به حجره ام در بازار میوه و تره بار با آسانسور به پارکینگ رفتم. ولی هنگامی که به ماشین رسیدم دو مرد با صورت های پوشیده با چوب و چاقو به من حمله کرده و دست و پایم را بستند.
بعد هم مرا کف ماشینم انداخته و جهت بیهوش کردنم آمپولی زدند. نمی دانم آن آمپول چه بود ولی من فقط گیج شدم و حالت تهوع گرفتم. از طرفی چون کف ماشین بودم نمی دانم مرا کجا بردند.» کارآگاهان بعد از شنیدن بیانات مرد ثروتمند دریافتند که آدم ربایان اطلاعات کاملی راجع به وقت خروج «حجت» از منزل و همچنین موجودی حساب هایش داشته اند که همین توصیه فرضیه آشنا بودن آدم ربایان را تقویت کرد. در ادامه تحقیقات همچنین مشخص شد برادرزاده این مرد، معتاد به ماده مخدر «شیشه» است که مدتی قبل هم با عمویش درگیر شده است بود.
۴ شهریور مردی در تماس با پلیس از ربوده شدن برادر ثروتمندش که از بارفروش‌های بازار میوه و تره بار بود، خبر داد.
راز آدم ربایی در کمپ ترک اعتیاد
با این سرنخ، پلیس رد فرهاد(برادرزاده گروگان) را در یکی از کمپ های ترک اعتیاد اطراف پایتخت کشور عزیزمان ایران به دست آورد. این پسر جوان بعد از دستگیری منکراطلاع از آدم ربایی شد و گفت: «به پدرم هم گفتم که پای بساط شیشه» به دو نفر از دوستانم راجع به ثروت عمویم و طلب ۸۰ میلیونی ام گفتم. آنها در مورد مقدار دارایی عمویم و وقت خروج اش از منزل پرسیدند ولی نمی دانستم چه قصدی دارند. من فقط با آنها درددل کردم.»
با این بیانات دو مرد آدم ربا و دختر جوان همدستشان هفته گذشته دستگیر شدند.آنها در حالی که با صراحت آدم ربایی را پذیرفته بودند «فرهاد» را طراح این گروگانگیری معرفی کردند. از طرفی دختر متهم به بازپرس آرش سیفی گفت: «من هنرمند و نقاش هستم.
بسته بودن حساب عمو،آدم ربایان را ناکام گذاشت ، جوان شیشه ای با همدستی دوستانش عموی خود را ربود
در خیابان با «فرهاد» آشنا شدم و او بعد از مدتی به من وعده ازدواج داد ولی من زیاد مایل به این کار نبودم تا اینکه ماجرای طلبش از عموی خود و ربودن او را با من مطرح کرد و گفت اگر کمکش کنم پول خوبی به من می دهد. ابتدا قصد همکاری نداشتم ولی او گفت فقط من باید به بانک یا مغازه طلافروشی بروم و خطری تهدیدم نمی کند. به همین خاطربرای همکاری موافقت کردم. من هیچ دخالتی در آزار این مرد نداشتم و همدستانم هنگامی که دیدند که حساب ها مسدود است و حال گروگان هم به خاطر آمپولی که به او زده اند بد است تصمیم گرفتند او را رها کنیم. حالا هم بشدت پشیمانیم.»
واژه های کلیدی: پارکینگ | آدم ربایی | گروگانگیری | اخبار حوادث
