دو مرد که از ۱۲سال پیش به اتهام قتل مرد نمایشگاه‌دار در زندان بلاتکلیف مانده اند از قضات دادگاه درخواست کمک کردند و درخواست کردند سریعتر وظیفه آنها روشن شود.
التماس های ۲ اعدامی جهت رهایی از بلاتکلیفی
عبارات مهم : زندان
به گزارش جام جم، ۷ فروردین ۸۴، به ماموران کلانتری یوسف آباد خبر رسید یک مرد ۵۵ ساله به نام مصطفی که نمایشگاه ماشین داشت در منزل اش به نحوه مشکوکی جان سپرده و چند روز از فوت وی گذشته است.
پلیس به نشانی مورد نظر رفت و با جنازه مصطفی که شواهد نشان می داد خفه شده است هست، روبه رو شد. همسایه ها به خاطر بوی تعفنی که از منزل مرد تنها به مشام می رسید به ماجرا مشکوک شده است و پلیس را مطلع کرده بودند. پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت به منزل این مرد دستبرد زده شده است و پول و طلاهایش همراه خودروی مدل بالای وی به دزدی رفته است.
التماس های ۲ اعدامی جهت رهایی از بلاتکلیفی
با تحقیقات گسترده پلیسی مشخص شد مرد بنگاهدار چند روز قبل با دو دلال ماشین به نام های بهرام و شایان قرار معامله داشته هست. به این ترتیب دو متهم ردیابی و بازداشت شدند.
دو متهم به قتل اعتراف کردند و در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری سابق استان پایتخت کشور عزیزمان ایران پای میز محاکمه ایستادند. در آن جلسه دو نفر از اولیای دم از قصاص گذشتند و گفتند با دریافت دیه گذشت می کنند ولی یکی از برادرهای قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد.
دو مرد که از ۱۲سال پیش به اتهام قتل مرد نمایشگاه‌دار در زندان بلاتکلیف مانده اند از قضات دادگاه درخواست کمک کردند و درخواست کردند سریعتر وظیفه آنها روشن شود.
در آخر جلسه قضات دادگاه بهرام و شایان را به قصاص محکوم کردند. عدم پیگیری اولیای دم موجب شد تا دو متهم ۱۲ سال در زندان بلاتکلیف بمانند. آخر آنها طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی تازه نامه ای به قضات دادگاه نوشتند و درخواست کردند تا سریعتر وظیفه آنها روشن شود. دو متهم دیروزدر شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان پایتخت کشور عزیزمان ایران به ریاست قاضی زالی بوئینی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستادند.
در این جلسه بهرام گفت: من و شایان جهت معامله ماشین به منزل مصطفی رفتیم ولی او حال عادی نداشت. نمی دانم آیا با قمه به ما حمله کرد. من و شایان هم دستمالی را دور گردنش پیچیدیم و او را خفه کردیم. ما بعد از قتل تصمیم به دزدی پول و ماشین مصطفی گرفتیم. من و شایان در آن وقت جوان بودیم. ولی حالا بیش از ۱۲ سال است که در زندان هستیم و هر کدام به میانسالی رسیده ایم. من از این اوضاع خسته شده است ام و تقاضا دارم دادگاه سریعتر وظیفه ما را روشن کند. یا اعدام شویم یا این که با پرداخت دیه به اولیای دم از زندان رها شویم.من دیگر تحمل این اوضاع را ندارم.
سپس شایان روبه روی قضات ایستاد و گفت: عدم پیگیری اولیای دم باعث شده است در این سال ها بلاتکلیف و در انتظار اعدام باشیم. حالا از دادگاه تقاضا دارم سریعتر وظیفه ما را روشن کند. من حتی به مرگم راضی هستم ولی دیگر نمی توانم در زندان بمانم.
التماس های ۲ اعدامی جهت رهایی از بلاتکلیفی
در آخر این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
واژه های کلیدی: زندان | ماشین | دادگاه | درخواست کمک | اخبار حوادث
