ملاک؛ شایسته سالاری هست؛ ولی به جز یکی دو هاله نور و معجزه قرن و ژن خوب(آنهم به گفته خودشان) نه سالارهای مان شایسته از آب درآمدند و نه شایسته های مان سالار! ن
استخدام مسافر جامانده از پرواز؛ در برج مراقبت!
عبارات مهم : زندگی
ملاک؛ شایسته سالاری هست؛ ولی به جز یکی دو هاله نور و معجزه قرن و ژن خوب(آنهم به گفته خودشان) نه سالارهای مان شایسته از آب درآمدند و نه شایسته های مان سالار! نه اینکه بگوییم همه مسئولین خدا نکرده، از لپ لپ بیرون آمده‍اند ولی حداقل از بعد تئوری مدیریت جهانی خودشان که برنیامده اند. با این اوصاف هر بارمنتظریم تا ببینیم، با ندانم کاری و سهل انگاری و یادم ترا فراموش بازی کدام مسئول، بلایی به سرمان می آید و یا می آورند؟! معمولا هم، جوری «نیست و نابودمان» می کنند که دیگر صرف نداشته باشد جنازه های مان را بعد از چند روز، از جایی خاص بیرون بیاورند! دیگر کارمان از «بودن یا نبودن» جناب هملت گذشته؛ الان سقف آرزوی مان داشتن جنازه ای آبرومند و شسته و رفته ای است که بشود بدون جمع کردن، در قبری قرار داد تا سنگ قبری برایش بیاورند.
راستش را بخواهید شایسته سالاری کار چندان مشکل هم نیست. فقط یک جفت چشم جهت دیدن شایستگی ها می خواهد. ولی همین کار راحت … شده،معظل قرن یک کشور پرافاده!
در برج مراقبت! , استخدام مسافر جامانده از پرواز
بگذارید زیاد توضیح دهیم. گاه اتفاقاتی می افتند که با کمک آنها می شود پی به ارزش فرد شایسته برد. در علم متافیزیک و در عالم کشف و شهود به این اتفاقات «نشانه» می گویند. یعنی نظام عالم هستی زبان ندارد ولی در عین حال تلاش می کند با زبان بی زبانی و با استفاده از یکسری آیات و نشانه به ما بفهماند، صراط المستقیم کدام است و یا اصل جنس کجاست و چه کسی هست. بعد از آن هم، کافیست این جنس خوب فاستونی را سرجایش بگذاریم و سکان را به دستش بسپاریم و با خیال راحت برویم رد کارمان. جهت روشن تر شدن عنوان مثالی می زنیم.
یکیش همین مسافر جا مانده از پرواز یاسوج؛ این برادر گرامی صبح اول وقت از بستر خواب برمی خیزد و خیلی شیک و مجلسی آب و هوای مسیر پروازش را چک می کند و بعد از یکسری محاسباتی که به خودش مربوط هست، به این نتیجه می رسد که مسیر جهت پرواز امن نیست و بعد هم در کمال خونسردی راننده اش را مرخص و خودش را روی تخت ول می کند و تخت می خوابد.
ملاک؛ شایسته سالاری هست؛ ولی به جز یکی دو هاله نور و معجزه قرن و ژن خوب(آنهم به گفته خودشان) نه سالارهای مان شایسته از آب درآمدند و نه شایسته های مان سالار! ن
اما براستی؛ این مرد آن روز در رایانه اش چه دید؟ او با چه محاسباتی به این نتیجه تاریخی و آینده ساز رسید که پرواز شماره ۳۷۰۴ آسمان به مقصد یاسوج به لحاظ امنیت پروازی خطرناک است؟ او چه چیزی را دررایانه خانگی و شاید هم خشت خام دید که اعضای برج مواظبت در سیستم های ناوبری و رادارهای خود ندیدند؟ آیا این نخبه را نمی توان در کنار سایر نخبگانی همچون مدیر جمهور پیشین و یا حداقل آن دختر ۱۲ ساله ای که در زیرزمین منزل اش اتم می شکافت قرار داد؟ خب؛ جهت رسیدن به پاسخ این سوالات، بدیهی است که باید این سالار شایسته را بدون هیچ بحثی در برج مواظبت گماشت(محترمانه اش می شود استخدام کنیم) تا بدهید ترتیب، شایسته سالاری کرد. بلکه با این انتصاب، بتوان طلسم شایسته سالاری را در این کشور شکست!
بازهم تکرار می کنیم که همه این ها نشانه است فقط باید نشان کرده ارزش کنیم تا بلکه بتوانیم در این مملکت پابپای هم و به پای هم، پیر شویم ( نه جوان مرگ.) «امید به زندگی» ما را، همین چیزهاست که اوج می برد، بعد حداقل و خواهشا در گزینش کسانی که زندگی مان دستشان است کمی مایه بگذاریم … فقط کمی ؛ چون خیلی هم راضی به زحمت افتادن مسئولین دلسوز نیستیم. یادمان باشد در این هواپیما چه افراد گل و نخبه ای بودند که سال ها جهت تک تک ارزش …
با عرض تسلیت مکرر به همه ملت کشور عزیزمان ایران بالاخص خانواده های داغدار سرنشینان معزز. پیشاپیش روح همه مان شاد!
در برج مراقبت! , استخدام مسافر جامانده از پرواز
خبرآنلاین / فرزین پورمحبی
واژه های کلیدی: زندگی | مسافر | پرواز | استخدام | امید به زندگی | اخبار اجتماعی
